شرکت خدمات زیارتی طریق الصالحین

آداب سفر حج ( بخش دوم )

سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۶ ب.ظ

آداب سفر حج

سید علی قاضی عسگر

بخش دوم                                                                                     بازگشت به صفحه قبل

صفحه 51


مسافران، جان به جان آفرین بسپارند و مظلومانه در گوشه اى به خاک سپرده شوند.

در عصر کنونى نیز که امکانات فراوانى براى مسافران فراهم شده است، باز خطرهاى بسیارى جان انسان ها را تهدید مى کند و افراد بشر نه در زمین و نه در آسمان امنیت لازم را ندارند. گاهى هواپیماى مسافربرى به علت نقص فنى سقوط مى کند و تعدادى کشته مى شوند، گاهى دو اتومبیل با هم برخورد مى کنند و جان سرنشینان بى گناهشان را مى گیرند و گاهى اتومبیلى به عابر پیاده مى زند و...

بنابراین، هیچ کس از آینده خود خبر ندارد و نمى تواند آن را پیش بینى کند و به بازگشت قطعى خود از سفر مطمئن باشد. از این رو، نوشتن و تنظیم وصیت نامه در شرایط عادى کاملا مطلوب است، لیکن در سفر حج، مطلوب تر و لازم تر است تا وارثان و بازماندگان دچار مشکل نشوند و تکلیف خود را بشناسند و براساس آن عمل کنند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«مَنْ رَکِبَ رَاحِلَةً فَلْیُوصِ».(1)

«کسى که بر مرکبى سوار مى شود لازم است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص369


صفحه 52


وصیت کند.»

 

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«الْوَصِیَّةُ حَقٌّ عَلَى کُلِّ مُسْلِم».(1)

«وصیت کردن وظیفه هر مسلمانى است.»

 

در حدیث دیگرى فرمود:

 

«مَا یَنْبَغِی لاِمْرِئ مُسْلِم أَنْ یَبِیتَ لَیْلَةً إِلاّ وَ وَصِیَّتُهُ تَحْتَ رَأْسِهِ».(2)

«بر هیچ مسلمانى سزاوار نیست که شب سر بر بالین بگذارد مگرآن که وصیت او زیر سرش باشد.»

 

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حدیث دیگرى فرمود:

 

«مَنْ مَاتَ بِغَیْرِ وَصِیَّة مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً».(3)

«کسى که بدون وصیت بمیرد، به مرگ جاهلى مرده است.»

 

از مشکلاتى که گاهى در موسم حج و عمره، در کاروان ها پدید مى آید، این است که نمى دانند فرد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج19، ص257، ح24544

2 ـ وسائل الشیعه، ج19، ص258، ح24545

3 ـ وسائل الشیعه، ج19، ص259، ح24546


صفحه 53


فوت شده در رابطه با محل دفن خود چه وصیت کرده است؟ لذا چند روزى جنازه باقى مى ماند تا بازماندگان تصمیم بگیرند به ایران حمل شود و یا در مکه و مدینه به خاک بسپارند؟

از این رو، مناسب است که در وصیت نامه،
علاوه بر امور جارىِ زندگى، محلّ دفن نیز مشخص شود.

14 ـ غسل

مستحب است انسان پیش از رفتن به مسافرت غسل کند و هنگام غسل این دعا را بخواند:

 

«بِسْمِ اللهِ و باللهِ و لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ وَ على مِلَّةِ رَسُولِ الله وَ الصّادِقینَ عَنِ الله صَلَواتُ الله عَلَیْهِم اَجْمَعینَ.

أللّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبی واشْرَحْ بِهِ صَدْری وَ نَوِّر بِهِ قَبْری.

اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً وَ  شِفاءً مِنْ کُلِّ دَاء وَ آفَة وَ عاهَة وسُوء مِمّا  أَخافُ و اَحْذَرُ، وَ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِی وَجَوَارِحِی وَ عِظَامِی وَ لَحْمِی وَ دَمِی وَشَعْرِی وَ بَشَرِی وَ مُخِّی وَ عَصَبِی وَ مَا


صفحه 54


أَقَلَّتِ الاَْرْضُ مِنِّی».(1)

«به نام و به یارى خدا، و هیچ حول و نیرویى جز با کمک او نیست و بر آیین رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و آن ها که صادقانه از خدا سخن گفته اند درود خدا بر همه آنان.

بارخدایا! بهوسیله این غسل قلبم را پاک و سینه ام را گشاده و قبرم را نورانى کن.

بارخدایا! این غسل را ]براى من[ نور و پاکى و نگاهبان و شفاى هر آفت و درد و بیمارى و هر بدى که از آن بیم دارم قرار ده و قلب و اعضاى بدنم و استخوان هایم و خون و موى و پوست و مغز و اعصابم و تمام وجودم را پاک گردان.»

 

حاجى با این غسل جسمش را و با دعا و توبه جانش را شستشو مى دهد تا هنگام حضور در خانه خدا، از هر آلودگى پاک و پیراسته شود.

15 ـ صدقه

مستحب است مسافر هنگام حرکت، صدقه دهد(2) و با نیکىِ به مردم، سفر را آغاز کند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص369، ح15038; امان الاخطار، ص33

2 ـ محاسن، ج2، ص348، ح231


صفحه 55


امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«تَصَدَّقْ وَ اخْرُجْ أَیَّ یَوْم شِئْتَ».(1)

«صدقه بده و هر روزى خواستى خارج شو.»

 

ابن ابى عمیر گوید:

به ستارگان مى نگریستم، آن ها را مى شناسم و شگون و سعد و نحس طلوع ستارگان را نیز مى دانم، پس در من تردید بهوجود آمد، به موسى بن جعفر(علیهما السلام)شکوه بردم، آن حضرت فرمود:

اگر در وجود تو مسأله اى ]نگران کننده[ پیدا شد به نخستین مسکینى که رسیدى صدقه بده و سپس بگذر. پس همانا خداوند ـ عزّ و جلّ ـ آن نگرانى را از تو دفع مى کند.(2)

حتى آنان که به نحوست ایام اعتقاد دارند، اگر صبحگاهان صدقه دهند، خداوند نحوست آن روز را از آنان دفع خواهد کرد. خواجه شیراز گوید:

 

اى صاحب کرامت، شکرانه سلامت *** روزى تفقّدى کن درویش بینوا را

 

صدقه منافع فراوانى دارد که یکى از آن ها

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص375، ح15051

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص376، ح15054


صفحه 56


جلوگیرى از بَدْ مردن است. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«الصَّدَقَةُ تَمْنَعُ مِیتَةَ السَّوْءِ».(1)

«صدقه از مرگ بد و دلخراش جلوگیرى مى کند.»

 

صدقه همچنین هفتاد نوع بلا را دفع مى کند(2) و هفتاد در، از بلا را به روى انسان مى بندد.(3)

دادنِ صدقه در آغاز و در طول سفر حج، مورد تأکید روایات است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

شایسته است حاجى هنگامى که مناسک حج را انجام داد وتصمیم گرفت از مکّه خارج شود، یک درهم خرما بخرد و آن را صدقه دهد.(4)

در دادن صدقه به این نکته هم باید توجه داشت که گرچه صدقه گیرنده، فرد فقیر و مسکین است، لیکن گیرنده اصلى خداوند است و درنتیجه صدقه دهنده با خدا معامله کرده و چندبرابر در دنیا و آخرت پاداش دریافت خواهد کرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج96، ص124، ح35

2 ـ کنزالعمال، ح15982

3 ـ بحارالانوار، ج62، ص269

4 ـ کافى، ج4، ص533


صفحه 57


امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«همانا خداوند تبارک و تعالى مى فرماید:

هیچ چیزى نیست مگر آن که، کسى را مأموریت داده ام تاآن رابگیردجزصدقه،که آن را خود مى گیرم».(1)

16 ـ آغاز سفر با نماز

در سفر حج، حاجى میهمان خداوند است و باید قبل از سفر، خود را براى این میهمانى مهم آماده کند، لذا مستحب است سفر را با نماز، که یاد خدا است، آغاز نماید.

امام صادق(علیه السلام) از طریق پدران بزرگوارشان، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند که فرمود:

مردى که عازم سفر است هیچ چیزى براى خانواده اش از خود باقى نمى گذارد بهتر از این که هنگام رفتن دو رکعت نماز بخواند و بگوید:

 

«اَللّهُمَّ اِنّی أسْتَودِعُکَ نَفْسی وَ اَهْلی وَ مالی وَ ذُرِّیَتی وَ دُنْیاىَ وَ آخِرَتی وَ أَمانَتی وَ خاتِمَةَ عَمَلی، اِلاّ اَعْطاهُ الله عَزَّ وَ جَلَّ ما سئل».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج80، ص329، ح2

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص379، ح15064


صفحه 58


«بارخدایا! خود و خانواده و مال و اولاد و دنیا و آخرت و امانت و پایان کارم را نزد تو به امانت مى گذارم. ]این دعا را کسى نمى خواند [مگر این که آن چه را از خدا خواسته، به او عنایت مى کند.»

17 ـ دعا هنگام خروج

صباح حذاء گوید: از موسى بن جعفر(علیهما السلام) شنیدم که فرمود:

«اگر یکى از مردان شما قصد مسافرت کرد، هنگام خروج از منزل و روبه سمتى که به قصد آن در حرکت است بایستد و سوره حمد را در چهار سوى خود بخواند، همچنین معوذتین ]یعنى سوره هاى فلق و ناس [و قل هوالله احد و آیة الکرسى را در پیش رو و سمت راست و پشت سر بخواند و سپس بگوید:

 

«اَللَّهُمَّ احْفَظْنِی وَ احْفَظْ مَا مَعِی وَ سَلِّمْنِی وَ سَلِّمْ مَا مَعِی وَ بَلِّغْنِی وَ بَلِّغْ مَا مَعِی بِبَلاغِکَ الْحَسَنِ الْجَمِیلِ».(1)

«بارخدایا! مرا و هرچه همراه من است را نگهدار و من و هرچه با من است را سالم بدار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص381، ح15067


صفحه 59


و من و هرچه با من است را به مقصد برسان به  گونه اى شایسته و زیبا.»

 

]آن گاه [خداوند او را با آن چه همراه خود دارد محفوظ داشته و به سلامت به مقصد مى رساند. آیا ندیده اى که مرد ]مسافر [خود مصون و سالم مى ماند، لیکن آن چه همراه خود دارد محفوظ نمانده و سالم به مقصد نمى رسد؟

در حدیث دیگرى امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«هرکس هنگام بیرون رفتن از خانه، ده مرتبه سوره «قُل هُوَ اللهُ اَحَد» (توحید) را بخواند، پیوسته در پناه و حمایت خداوند است تا به خانه برگردد».(1)

ابوحمزه ثمالى نیز گفت:

هرگاه امام باقر(علیه السلام) از خانه بیرون مى رفت مى فرمود:

 

«بِسْمِ اللَّهِ خَرَجْتُ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْتُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللَّهِ».(2)

«به نام خداخارج شدموبر او توکل کردم، هیچ توانایى و نیرویى نیست جز به نیروى خدا.»

 

امیر مؤمنان على(علیه السلام) هنگام بیرون رفتن از خانه براى

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص333

2 ـ همان.


صفحه 60


مسافرت، این دعا را مى خواند:

 

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وَ کَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ سُوءِ الْمَنْظَرِ فِی الاَْهْلِ وَ الْمَالِ وَالْوَلَدِ اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِی السَّفَرِ وَ أَنْتَ الْخَلِیفَةُ فِی الاَْهْلِ وَ لا یَجْمَعُهُمَا غَیْرُکَ لاَِنَّ الْمُسْتَخْلَفَ لایَکُونُ مُسْتَصْحَباً وَالْمُسْتَصْحَبُ لا یَکُونُ مُسْتَخْلَفاً»(1)

«بارخدایا! به تو پناه مى برم از سختى هاى سفر و اندوهناک برگشتن و بدنگرى ]مردم [در جان و خانواده و مال و فرزندم; بارخدایا! تو در سفر همراه منى و جانشین من در خانواده ام و جز تو کسى نیست که بتواند میان این دو جمع کند ]و در سفر همراه و در وطن جانشین باشد[ زیرا آن که بازمانده و ]در وطن[ جانشین در خانواده باشد ]در سفر [همراه و رفیق نیست و آن که رفیق سفر است جانشین در خانواده نیست.»

 

پیمودن راه و طى مسیر در زمین و آسمان، همراه با فراز و نشیب و اوج و فرود است، اتومبیل وقتى به مناطق کوهستانى مى رسد، جاده هاى پرپیچ و خم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نهج البلاغه: خ46


صفحه 61


کوهستان را طى کرده بالا مى رود و پس از رسیدن به قله سرازیر مى شود، هواپیما از باند فرودگاه برمى خیزد، اوج مى گیرد و با رسیدن به مقصد فاصله خود را با زمین کم کرده، در فرودگاهِ مقصد، به زمین مى نشیند، مسافرِ خانه خدا سزاوار است که در تمامى این مراحل به یاد خدا بوده، زیر لب زمزمه عاشقانه با خدا داشته باشد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هر زمان در مسیرى بالا مى رفت «الله اکبر» و آن گاه که فرود مى آمد «سبحان الله» مى گفت.(1)

برخى مناطق در میان راه، همچون گردنه هاى صعب العبور و راه هاى پرپیچ و خم، خطرناک و ترس آفرین اند، امام صادق(علیه السلام) فرمود:

اگر به جایى رسیدى که ترسانى این آیه را بخوان:

 

«وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْق وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْق وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً».(2)

«پروردگارا! مرا ]در هرکارى[ به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود براى من تسلّطى یارى بخش قرار ده ]و پیروزى و یارى عنایت فرما[

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص391، ح15088

2 ـ اسراء: 80


صفحه 62


امام سجاد(علیه السلام) فرمود:

 

«اگر کسى پیاده حج گزارد و سوره «إنّا اَنْزلناه...» ]سوره قدر[ را بخواند، درد سخت پیاده روى را لمس نمى کند».(1)

 

ادعیه سفر فراوان است و پیشوایان دین براى مراحل مختلف همچون : خروج از منزل، زمان سوار شدن بر مرکب، موقع حرکت و زمان فرود آمدن، ادعیه گوناگونى را نقل کرده اند که به دلیل رعایت اختصار، از ذکر آن ها خوددارى مى شود. علاقه مندان مى توانند به کتب مربوط مراجعه کنند.

18 ـ همراه داشتن دارو

در عصر حاضر، به دلیل توسعه گردشگرى در جهان، مسؤولان هر کشورى تلاش مى کنند تا امکانات رفاهى و پزشکى را براى مسافران فراهم سازند. جمهورى اسلامى ایران نیز در کاروان هاى زیارتى حج و عمره، پزشکى را همراه کاروان مى فرستد که از آغاز تا پایان سفر، حاجیان را همراهى و در صورت نیاز به
دارو و درمان، آن ها را معالجه کند. لیکن در عین حال حاجیان اگر بیمارى خاصّى دارند لازم است ضمن آگاه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص396، ح15099


صفحه 63


ساختن پزشک کاروان، داروهاى ضرورى و سوابق مربوط به بیمارى خود را همراه بردارند، دیگران نیز براى دردها و بیمارى هاى سطحى مقدارى دارو بردارند تا در صورت نیاز از آن استفاده کنند. لقمان حکیم به فرزندش فرمود:

 

«]در مسافرت[ با خود دارو بردار ]تا در صورت نیاز [هم تو و هم همسفرانت از آن بهره گیرند...».(1)

19 ـ نیازمندى هاى سفر

شایسته است مسافر برخى از نیازمندى هاى خود را همراه بردارد تا هنگام نیاز از آن بهره گیرد. عایشه گوید:

«رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هرگاه به مسافرت مى رفت چند چیز با خود برمى داشت:

1 ـ آیینه 2 ـ سرمه دان 3 ـ شانه کوچک (مِدْرَى) 4 ـ مسواک 5 ـ شانه بزرگ».(2)

ام سعد انصارى نیز گوید:

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در مسافرت آیینه و سرمه دان را از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج73، ص275

2 ـ محجة البیضاء، ج4، ص72


صفحه 64


خود دور نمى کرد.(1)

مرحوم مجلسى(رحمه الله) نیز در بحارالأنوار نقل مى کند:

«رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هرگاه به مسافرت مى رفت، شانه، مسواک و سرمه دان با خود برمى داشت».(2)

باتوجه به خصوصیات اخلاقىِ رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مى توان از این احادیث به خوبى دریافت که پیروان آن حضرت، باید در مسافرت ها ابزار و وسایلى که آنان را در منظم و آراسته بودن و نیز نظم و ترتیب یارى مى دهد، همراه بردارند و از نامنظم و آشفته بودن سر و صورت و وضعیت ظاهرى خود اجتناب ورزند.

حماد بن عیسى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمود:

در وصیت لقمان به فرزندش این چنین آمده است:

«اى پسرم، شمشیر و کفش و عمامه و ریسمان و مشک آب و نخ خیاطى و سوزن در سفر همراه داشته باش و داروى بیشترى همراه خود بردار تا هم خود و هم همراهانت از آن استفاده کنید و در هر کارى که نافرمانى خدا در آن نباشد با همسفرانت موافقت کن».(3)

مرحوم فیض نقل کرده است که بعضى از متوکلین و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان: 73

2 ـ بحارالانوار، ج73، ص235

3 ـ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص185، ح834


صفحه 65


کسانى که توکل به خداوند در وجود آنان قوى بود، در سفر و در وطن، قمقمه، ریسمان، سوزن و نخ و قیچى را از خود جدا نکرده، مى گفتند: «این ها مربوط به دنیا نیست».(1)

شایان ذکر است که آنچه در این روایت و نظیر آن آمده، نیازمندى هاى حاجیان در آن زمان بوده و طبیعى است که در این دوران نیز باید نیازمندى هاى فعلى از قبیل: مسواک، دمپایى، قیچى، ناخن گیر و امثال آن را همراه بردارند.

20 ـ همراه داشتن خوراکى

شایسته است زائر خانه خدا در سفر حج، از پاکیزه ترین اموال خود بهره گیرد و برخى از خوراکى هاى فاسدنشدنى را همراه بردارد تا در صورت نیاز از آن استفاده کند.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«از بزرگوارى مرد است که هنگام رفتن به مسافرت، توشه اش پاکیزه باشد.»(2)

 

امام صادق(علیه السلام) نیز فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ محجة البیضاء، ج4، ص73

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص423، ح15160


صفحه 66


«زیادى توشه و پاکیزه بودن و بخشش آن به همراهانى که در سفر با شما هستند، از نشانه هاى جوانمردى است».(1)

 

امام سجاد(علیه السلام) نیز هرگاه به قصد حج یا عمره، به مکه مسافرت مى کرد، از بهترین و پاکیزه ترین خوراکى ها، مانند: بادام، شکر، سویق و آرد نرم الک نکرده، همراه خود برمى داشت.(2)

گفتنى است، خوراکى هایى که مسافر همراه خود برمى دارد، نباید فاسدشدنى باشد و تنها خوراکى هاى خشک و قابل نگهدارى در شرایط آب و هوایى مختلف، براى استفاده در سفر مناسب است.

21 ـ همراه داشتن تربت حسینى

یکى از توصیه هاى امام صادق(علیه السلام) به مسافران این است که مقدارى تربت امام حسین(علیه السلام) در سفر همراه داشته باشند.

روزى از آن حضرت پرسیدند : اى فرزند رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، همان گونه که تربت قبر حسین بن على(علیهما السلام)شفاى هر دردى است، آیا ایمن بخش از هر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان، ص424، ح15162

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص423، ح15161


صفحه 67


ترس و نگرانى هم هست؟

امام صادق(علیه السلام) فرمود: آرى، اگر یکى از شما بخواهد از هر ترسى در امان باشد، تسبیحى از تربت حسین(علیه السلام) با خود برگیرد و هنگام خفتن در بستر، دعاى وقت خفتن را سه مرتبه بخواند، آن گاه آن تربت را بوسیده، بر چشمان خود بگذارد و این گونه بگوید:

 

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَةِ وَ بِحَقِّ صَاحِبِهَا وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ بِحَقِّ أَبِیهِ وَ بِحَقِّ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ وَ بِحَقِّ وُلْدِهِ الطَّاهِرِینَ اجْعَلْهَا شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاء وَ أَمَاناً مِنْ کُلِّ خَوْف وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ سُوء».(1)

 

سپس آن تربت را در جیب خود گذارد. اگر در وقت عشا چنین کند تا صبحگاهان در پناه خدا خواهد بود.(2)

22 ـ وظیفه دیگران نسبت به مسافر

مستحب است مردم مسافر را هنگام سفر بدرقه کنند; چراکه مسافردرشرایط روحى خاصى به سر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص427

2 ـ همان.


صفحه 68


مى برد، از فرزندان و خویشان و نزدیکان و زندگى و خانه و کاشانه خویش جدامى شودوتامدتى ازآنان دور مى ماند. بدرقه مسافر و محبت نسبت به او و دعا کردن در حق او، از آلام سفر مى کاهد و روح مسافر را آرام مى کند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«کَانَ إِذَا وَدَّعَ رَسُولُ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله) رَجُلا قَالَ: أَسْتَوْدِعُ اللَّهَ دِینَکَ وَ أَمَانَتَکَ وَ خَوَاتِیمَ عَمَلِکَ وَ وَجَّهَکَ لِلْخَیْرِ حَیْثُمَا تَوَجَّهْتَ وَ رَزَقَکَ التَّقْوَى وَ غَفَرَ لَکَ الذُّنُوبَ».(1)

«رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هرگاه با مردى خداحافظى مى کرد، مى فرمود: دین و امانتت و سرانجام کارت را به خدا بسپار و به هرکجا مى روى، خداوند خیر و خوبى را به روى تو بگشاید و تقواى الهى را روزى ات کند و گناهانت را بیامرزد.»

 

و نیز در حدیث دیگرى امام باقر(علیه السلام) فرمود:

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هرگاه با مسافرى خداحافظى مى کرد، دست او را مى گرفت، و مى فرمود:

«خداوند همسفران خوبى نصیبت کند و یارى تو را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص407، ح15119


صفحه 69


کامل گرداند و مشکلات سفر را بر تو آسان کند، دور را براى تو نزدیک و گرفتارى هایت را برطرف سازد و دین و امانت و فرجام کارت را حفظ کند و راه هر خیرى را به روى تو بگشاید. بر تو باد به رعایت تقواى الهى. خودت را به خدا بسپار و به امید برکت خداوند ـ عزّوجلّ ـ حرکت کن».(1)

محمد بن على بن الحسین نیز گوید:

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هرگاه با مؤمنان خداحافظى مى کرد مى فرمود:

 

«زَوَّدَکُمُ اللَّهُ التَّقْوَى وَ وَجَّهَکُمْ إِلَى کُلِّ خَیْر وَ قَضَى لَکُمْ کُلَّ حَاجَة وَ سَلَّمَ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ دُنْیَاکُمْ وَ رَدَّکُمْ سَالِمِینَ إِلَى سَالِمِینَ».(2)

«خداوند برتقواى شما بیافزاید و شما را به سوى کارهاى خیر متوجه سازد، حاجات شما را برآورد و دین و دنیاى شما را سالم بدارد و شما را به سلامت بازگرداند.»

 

این سیره حسنه، جوّ معنوى خاصى در مسافر و نیز بستگان و دوستان او ایجاد مى کند، به شکلى که زائر در تمامى اماکن مقدس، بدرقه کنندگان را یاد و دعا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص406، ح15117

2 ـ همان: 15116


صفحه 70


خواهد کرد.

امیرمؤمنان و دیگر ائمه(علیهم السلام) بر این سنت پایدار بودند. آن گاه که ابو ذر، این یار صادق و صمیمى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) توسط خلیفه سوم به ربذه تبعید گردید، على بن ابى طالب(علیه السلام) به همراه دو فرزندش حسن و حسین(علیهما السلام) و برادرشان عقیل بن ابى طالب و نیز عبدالله ابن جعفر و عمار بن یاسر به بدرقه ابوذر آمدند; سپس امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود: با برادرتان ]ابوذر [وداع کنید; زیرا آن که آهنگ سفر دارد باید برود و بدرقه کننده باید بازگردد، پس هریک از بدرقه کنندگان آن چه در دل داشتند بازگو کردند; آن گاه حسن بن على(علیهما السلام) به ابوذر فرمود:

 

«اى ابوذر، خداوند تو را بیامرزد! همانا این قوم تو را به رنج و بلا گرفتار کردند; زیرا که تو جلو تعرّض آن ها به دینت را گرفتى، آنان نیز دنیاى خویش را از تو منع کردند. تو به آن چه آن ها را جلوگیرى کردى، فرداى قیامت بسى نیازمندى و از آن چه تو را منع کردند بى نیازى».

 

ابوذر نیز در پاسخ گفت:

 

«خداوند لطفش را به شما اهل بیت ارزانى


صفحه 71


دارد! من در دنیا جز شما مقصدى ندارم; هرگاه شمارا مى بینم، به یاد جدّتان رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مى افتم.»(1)

23 ـ مخفى کارى ممنوع

مرحوم فیض در آداب سفر کتاب محجّة البیضاء به نقل از غزالى آورده است:

«شایسته است مسافر تمامى بار خود را مشخص نموده، آن را به رؤیت صاحب مرکب برساند و با قرارداد و عقد صحیح، آن مرکب را اجاره کند تا میان آن ها ]در طول مسیر[ درگیرى رخ ندهد که درنتیجه باعث کدورت و رنجش خاطر گردد. همچنین شایسته است از پرگویى و لجاجت با صاحب مرکب پرهیز کند و روا نیست بیش از آن چه که در قرار داد مشخص کرده بر آن بار زند، هرچند سبک باشد; زیرا هرچیزى از کم به زیاد کشیده مى شود و کسى که در اطراف منطقه ممنوعه بگردد ممکن است که در درون آن قرار گیرد (یعنى از امورى که ورود به آن، به نزاع و اختلاف منجر مى گردد پرهیز نماید)».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص406، ح15115

2 ـ محجة البیضاء، ج4، ص72


صفحه 72


24 ـ یادآورى نعمت هاى خداوند

مستحب است مسافر به هنگام سوار شدن بر مرکب و وسیله نقلیه، نعمت هاى الهى را به یاد آورده، از خداوند سپاسگزارى نماید. امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«هنگامى که پا در رکاب نهادى بگو:

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، بِسْمِ الله وَ الله اَکْبَر; به نام خدا و خدا بزرگ تر است ]از آن که به وصف درآید[ و آنگاه که بر مرکب جاى گرفتى و استقرار یافتى بگو:

 

«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِلاِْسْلامِ وَ عَلَّمَنَا الْقُرْآنَ وَ مَنَّ عَلَیْنَا بِمُحَمَّد(صلى الله علیه وآله)، سُبْحَانَ اللَّهِ، سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَامِلُ عَلَى الظَّهْرِ وَ الْمُسْتَعَانُ عَلَى الاَْمْرِ، اَللَّهُمَّ بَلِّغْنَا بَلاغاً یَبْلُغُ إِلَى خَیْر بَلاغاً یَبْلُغُ إِلَى رِضْوَانِکَ وَ مَغْفِرَتِکَ، اَللَّهُمَّ لا طَیْرَ إِلاّ طَیْرُکَ وَ لا خَیْرَ إِلاّ خَیْرُکَ وَ لا حَافِظَ غَیْرُکَ».(1)

سپاس خداى را که ما را به اسلام هدایت کرد و به ما قرآن آموخت و با فرستادن رسولش

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص387، ح15080


صفحه 73


محمد(صلى الله علیه وآله)بر ما منت نهاد; منزه است خدا، منزه
است خدایى که این مرکب را در اختیار ما نهاد و آن را مسخّر ما ساخت; ما توان آن را نداشتیم و همانا به سوى پروردگارمان برمى گردیم و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است.

بارخدایا! تو ما را بر این مرکب سوار نمودى و تو در هر کارى پشتیبان هستى. بارخدایا! ما را به جایى رسان که به خیر و خوبى منتهى گردد، به جایى که به آمرزش و رضوان تو نائل گردیم. بارخدایا! هیچ امرى جز امر تو و هیچ خیرى جز خیر تو و حافظ و نگهدارنده اى جز تو نیست.»

 

على بن ربیعه اسدى گوید:

امیر مؤمنان على بن ابى طالب(علیه السلام) بر مرکب سوار شد، هنگام پانهادن در رکاب فرمود: «بِسْمِ اللهِ، و پس از آن که روى مرکب استقرار یافت فرمود:

 

«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا وَ حَمَلَنَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقَنَا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیر مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضِیلا سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ».(1)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص390


صفحه 74


«سپاس خداوندى را که ما را گرامى داشت
و درخشکى و دریا ما را حمل نمود و از
غذاهاى پاک و پاکیزه به ما روزى داد و ما را بر بسیارى از آفریده هاى خود برترى بخشید، منزه است خدایى که این مرکب را مسخّر ما ساخت و ما توان تسخیر آن را نداشتیم.»

 

سپس سه مرتبه «سبحان الله» و سه مرتبه «الحمدلله» گفت و آن گاه فرمود:

 

«رَبِّ اغْفِرْ لِی فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ».(1)

«پروردگارا! مرا ببخش، که گناهان را جز تو کسى نمى بخشد.»

 

و در ادامه فرمود:

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ]هنگام سفر[ در حالى که من کنار او قرار داشتم، این چنین عمل مى کرد.(2)

بنابراین شایسته است حاجى هنگام حرکت، لحظه اى با خود بیاندیشد و نعمت هاى خداوند را
به یاد آورد و پروردگار را به خاطر نعمت سلامتى،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص390

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص390، ح15085


صفحه 75


توفیق یافتن براى چنین سفر ارزشمندى، فراهم ساختن ابزار و وسایل سفر و دیگر نعمت هایى که به او عنایت فرموده سپاس گوید.

آن گاه براساس آیه شریفه } لاَِِنْ شَکَرْتُمْ لاََِزِیدَنَّکُمْ{ ، خداوند نعمت هایش را در این سفر بر حاجى افزون خواهد کرد.

25 ـ پرهیز از عجله و شتاب

در سفر، هرگز در انجام کارها نباید عجله کرد; زیرا عجله موجب مى شود تا کار یا به درستى انجام نشود و یا داراى فضاى معنوى مناسب نباشد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«الاَْنَاةُ مِنَ اللَّهِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّیْطَانِ».(1)

«تأنّى در کارها از جانب خدا و عجله از جانب شیطان است.»

 

مرحوم علامه ملا مهدى نراقى در تعریف عجله مى گوید:

«عجله حالتى است در دل که به مجرد خطور
امرى در ذهن، بى درنگ و بدون تأمل در باره آن، به آن اقدام کند و این حالت از لوازم ضعف و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج27، ص169


صفحه 76


کوچکى نفس و از درهاى بزرگ ورود شیطان به دل آدمى است که بسیارى از مردم را از این راه به هلاکت افکنده است».(1)

یکى از دلایل مذمّتِ عجله و شتاب، آن است
که کارها، اگر بخواهد صحیح انجام شود باید
همراه با بصیرت و معرفت باشد و این نیاز به تأنى و آرامش و صبر دارد و فردى که شتاب زده عمل مى کند فرصت اندیشیدن در کارها را نیافته و درنتیجه کارى انجام مى دهد که سرانجامِ آن، پشیمانى و خسران خواهد بود.

على(علیه السلام) فرمود:

 

«مَعَ الْعَجَلِ یَکْثُرُ الزَّلَلُ».(2)

«با شتابزدگى، لغزش ها فراوان گردد.»

 

امیر مؤمنان على(علیه السلام) هنگام شهادت، به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبى(علیه السلام) فرمودند:

 

«أَنْهَاکَ عَنِ التَّسَرُّعِ بِالْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ».(3)

«تورا ازشتاب در گفتار و کردار نهى مى کنم.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ جامع السعادات، ج1، ص335

2 ـ غررالحکم، ح9740

3 ـ امالى طوسى، ص7


صفحه 77


26 ـ حفظ دارایى و اثاثیه

مسافر باید حافظ و نگهبان پول و اثاثیه خود باشد و در طول سفر مراقبت کند تا چیزى را گم نکند و یا در محلّى جا نگذارد.

صفوان جمال به امام صادق(علیه السلام) گفت:

«مى خواهم به حج بروم، خانواده من نیز همراه من است، نفقه سفرم را در کیسه اى گذاشته، به کمر مى بندم ]نظر شما در این باره چیست؟[

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

آرى، پدرم ]امام باقر(علیه السلام)[ پیوسته مى فرمود:

«حفظ و نگهبانى نفقه از توانمندى مسافر است».(1)

یعقوب بن سالم گوید: به امام صادق(علیه السلام) گفتم:

همراه من درهم هایى است که داراى تصویراند و من نیز مُحرم هستم; آن ها را در همیانم قرار داده و آن را به کمر مى بندم. ]آیا اشکالى ندارد؟[

امام فرمودند: مانعى ندارد. مگر نه این است که آن ها خرجى سفر تو است؟ و پس از خداوند عزّ و جل اعتماد تو بر آن ها است؟(2)

بنابراین در سفر حج، حاجى باید مراقب ارز و دیگر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص419، ح15152

2 ـ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص280، ح2449


صفحه 78


کالاهاى همراه خود بوده، آنها را به صندوق امانات تحویل دهد و یا در جاى امنى نگهدارى کند تا گرفتار سرقت هاى احتمالى و یا مفقود شدن نشود.

27 ـ پرداخت هزینه ها

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

«مستحب است وقتى گروهى با هم به مسافرت مى روند، مخارج سفر را از مال خود جدا نموده، آن را پرداخت کنند. این شیوه براى اخلاق آن ها بهتر و براى خودشان پاکیزه تر است»;(1)

بدیهى است اگر هر مسافرى براى تهیه غذا و امکانات مورد نیاز خود، بخواهد جداگانه تصمیم گیرى نموده، اقدام نماید و یا تنها براى خود غذا طبخ کند، علاوه بر صرف وقت زیاد، خستگى روحى به دنبال دارد و از فیض حضور در اماکن مقدس مکه و مدینه نیز کم بهره خواهد شد.

از این رو شاید بتوان گفت، الگوى امروزه حج و عمره همان توصیه روایت است که زائر هزینه هاى خود; اعم از هواپیما، هتل، غذا و... را یک جا پرداخت نموده، به شکل کاروانى حرکت مى کند و در مدتى که

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص413، ح15136


صفحه 79


در مکه و مدینه حضور دارد، به هیچوجه دغدغه غذا و مسکن و امثال آن را ندارد و درنتیجه مى تواند براى لحظه لحظه حضور خود در حرمین شریفین برنامه ریزى نموده، بهره معنوى ببرد.

28 ـ اخلاق حاجیان

رعایت اخلاق اسلامى در سفر حج یکى از ضروریات این سفر عبادى و معنوى است. کسانى که مى خواهند از این سفر بهره معنوى برده، مورد عنایت حضرت حق قرار گیرند، باید نکاتى را رعایت کنند:

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

 

«مَا یُعْبَأُ مَنْ یَسْلُکُ هَذَا الطَّرِیقَ إِذَا لَمْ یَکُنْ فِیهِ ثَلاثُ خِصَال:

وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ حِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ وَ حُسْنُ الصُّحْبَةِ لِمَنْ صَحِبَهُ».(1)

«کسى که به حج مى رود و این راه را طى مى کند، اگر سه خصلت در وى نباشد مورد عنایت و توجه ]خداوند [قرار نمى گیرد:

1 ـ ورع و پارسایى که او را از گناه بازدارد.

2 ـ صبر و بردبارى که بتواند خشم خود را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص286


صفحه 80


در اختیار گیرد.

3 ـ خوش رفتارى با همراهان.»

 

در سفر حج، به دلیل ازدحام بیش از حد جمعیت و نیز محدودیت بسیارى از امکانات، معمولاً مشکلاتى بروز مى کند که اگر حاجى داراى ویژگى هاى فوق نباشد ممکن است از کنترل خارج شود و خداى ناکرده با دیگران درگیرى پیدا کرده، موجب آزار و اذیب دیگران گردد. براى پیشگیرى از بروز چنین وضعیتى، در مرحله اول نیاز به ورع و پارسایى است تا حاجى بتواند از یک سو خود را کنترل کند و از سوى دیگر به ثمرات حج دست یابد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «کسى که حج یا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتکب نشود، برمى گردد همانند روزى که از مادر متولد شده است».(1)

بنابراین ورع مى تواند مانع انجام گناه و موجب آمرزش شود.

نکته دیگر این که حاجى باید تمرین کند تا همیشه در برابر مشکلات و سختى ها صبور و بردبار بوده، آشفته و خشمگین نشود.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در این زمینه فرمود: «خشم ایمان را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سنن دارقطنى، ج2، ص284


صفحه 81


تباه مى کند، چونان که سرکه عسل را خراب مى کند».(1)

روزى عربى بیابانى نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد و گفت:

من مردى بیابان نشینم، سخنانى جامع به من بیاموز ]تا راهنماى عملم باشد[.

حضرت فرمود: به تو فرمان مى دهم که خشم نکنى!

عرب سه بار سؤال خود را تکرار کرد و حضرت همان پاسخ را داد، تا آن که آن مرد به خود آمد و گفت:

پس از این دیگر چیزى سؤال نمى کنم; رسول خدا(صلى الله علیه وآله) جز به خیر مرا فرمان نداده است.(2)

زیبایى کلام رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را سخن امام صادق(علیهم السلام)تفسیر مى کند که فرمود:

 

«الْغَضَبُ مِفْتَاحُ کُلِّ شَرّ».(3)

«خشم کلید هر بدى است.»

 

بنابراین هر حاجى باید مراقب خود باشد تا بر کسى خشم نگیرد و اگر خشمگین شد، خشم خویش را فرو برد و اجازه ندهد که خداى ناکرده به درگیرى و خشونت مبدّل گردد.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص302

2 ـ همان.

3 ـ کافى، ج2، ص303


صفحه 82


«هیچ بنده اى خشم خود را فرو نبرد مگر
آن که خداوند بر عزت او در دنیا و آخرت
بیافزاید...».(1)

و سومین توصیه، خوش رفتارى با همسفران است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«]در سفر حج[ خویشتن را آماده ساز تا با هرکس همراه مى شوى، همنشینى خوب و خوش اخلاق باشى، زبانت را نگه دار و خشمت را فرونشان، از کارهاى بیهوده و بى فایده کم کن، عفو و بخشش ات را براى دیگران بگستران و سخىّ و گشاده دست باش».(2)

مردى نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد و گفت: اى رسول خدا به من سفارشى کن. حضرت توصیه هایى به او نمود، از جمله فرمود: با برادر دینى ات با روى گشاده برخورد کن.(3)

یکى از اصحاب امام صادق(علیه السلام) نیز گوید:

«به آن حضرت گفتم: حدود حسن خلق چیست؟ امام فرمود:

این که بال خود را براى دیگران بگسترانى و نرم خو باشى، سخن شیرین بگویى و با برادر دینى ات با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص110

2 ـ کافى، ج4، ص286

3 ـ کافى، ج2، ص103


صفحه 83


خوش رویى برخورد کنى.(1)

ابوربیع شامى گوید:

«خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم، در حالى که خانه پر از جمعیت بود و جمعى از اهالى خراسان و شام و دیگر نقاط جهان آن جا حضور داشتند، به شکلى که من جایى را نیافتم تا بنشینم. پس دیدم امام صادق(علیه السلام) در حالى که تکیه داده بودند، روى دوزانو نشسته، فرمودند:

اى شیعیان آل محمد، از مانیست آن کس که به هنگام خشم، خود را کنترل نکند و از ما نیست آن کس که با همنشین خود، به خوشى سخن نگوید و با هم نوعان خود خوش خلقى ننماید و با رفیقان خود رفاقت نکند و براى همسایگان خود همسایه خوبى نباشد. اى شیعیان آل محمد، از خداوند بترسید و تا مى توانید تقوا داشته باشید; و لاحول و لا قوة إلاّ بالله».(2)

29 ـ مهرورزى به مردم

توجه به ارزش هاى اخلاقىِ اسلام در سفر حج، این سفر را بسیار شیرین و جاذبه دار مى کند. براى آن که از هرگونه کدورتى پیشگیرى شود، حاجیان در برخورد با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص103

2 ـ کافى، ج2، ص637


صفحه 84


همسفران این نکات را رعایت کنند:

امام صادق(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(علیه السلام) فرمود:

«سه چیز پایه هاى دوستى مرد با برادر دینى خود را محکم مى کند:

1 ـ همیشه با خوش رویى با او برخورد کند;

2 ـ در مجلس هرگاه به سوى او آمد، برایش جا باز کند و او را در کنار خود بنشاند;

3 ـ او را به هر نامى که خودش دوست دارد صدا بزند».(1)

امام باقر(علیه السلام) نیز فرمود:

«روزى یکى از اعراب بنى تمیم به حضور رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شرفیاب شد و گفت: یا رسول الله مرا سفارشى کن.

حضرت در ضمن سفارش هایى به او فرمود: با مردم دوستى کنوآنان رادوست بدارتاتورا دوست بدارند».(2)

30 ـ احترام به سال خوردگان

در هر کاروانى معمولاً تعدادى از افراد سال خورده وجود دارند که نیازمند کمک همسفران خویش اند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص643

2 ـ کافى، ج2، ص642


صفحه 85


هنگام سوار شدن و پیاده شدن از اتوبوس و یا هواپیما و رفتن و برگشتن به حرم و بالأخره هنگام انجام اعمال، سزاوار است دیگر حاجیان آن ها را یارى دهند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«احترام به مرد سال خورده، احترام به خدا است».(1)

در حدیثى دیگر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

«هرکس، سالمندى را که در اسلام موى خود را سپید کرده احترام کند، خداوند او را از هراس روز قیامت آسوده سازد».(2)

31 ـ سلام کردن به همسفران

انس و علاقه میان برادران و خواهران دینى، یکى از زیباترین هدیه هاى دین مقدس اسلام به مردم است و از جمله امورى که مى تواند این پیوند را استوار سازد، سلام کردن به یکدیگر است. در برخوردهاى داخل کاروان و نیز در دیدار با مسلمانان دیگر کشورها، سخن را با سلام آغاز کنید.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

«پیش از سخن گفتن سلام کنید و کسى که بدون

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص658

2 ـ همان.


صفحه 86


سلام سخن آغاز کرد پاسخش را ندهید».(1)

آن حضرت در حدیث دیگرى فرمود:

 

«نزدیک ترین مردم به خدا و رسولش کسى است که آغاز به سلام کند».(2)

 

هنگام سلام گفتن نیز بلند سلام دهید تا طرف مقابل صداى شما را بشنود.

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

 

«خداوند، آشکار سلام کردن را دوست مى دارد».(3)

 

امام صادق(علیه السلام) نیز فرمود:

 

«هرگاه یکى از شما به دیگرى سلام دهد، صدا به سلام بلند کند و نگوید: من سلام کردم، آن ها جوابم را ندادند. شاید سلام کرده و آن ها نشنیده باشند! هریک از شما نیز که جواب سلام را مى دهد، بلند جواب دهد تا مسلمانى نگوید: من سلام کردم و پاسخ من را ندادند...».(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص644

2 ـ همان.

3 ـ همان، ص645

4 ـ همان.


صفحه 87


روش اجرایى سلام کردن را نیز پیشوایان دینى، خود به ما آموخته اند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«کوچک بر بزرگ، رهگذر بر کسى که نشسته و آنان که تعدادشان کم است بر کسانى که تعدادشان بیشتر است سلام کنند.»(1)

 

همچنین اگر تعدادى در مجلسى نشسته اند آنان که تازه به مجلس وارد مى شوند به آنان که قبلا در آن مجلس حضور یافته اند سلام دهند.(2)

اما اگر جمعى نشسته اند و گروهى به مجلس وارد شده و سلام کنند، کافى است یک نفر آن را پاسخ دهد.(3)

32 ـ لبخند به همسفران

حاجیان در طول سفر حج تلاش کنند تا در برخورد با همسفران به روى آنان لبخند بزنند.

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

 

«تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجْهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ وَ صَرْفُ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص646

2 ـ همان، ص647

3 ـ همان.


صفحه 88


الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْء أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ».(1)

«لبخند هر مردى به روى برادر مؤمن خود حسنه است و پاداش دارد و برگرفتن خار و خاشاک از چشم او ]و برداشتن مانع از سر راه او[ حسنه است و خدا به چیزى محبوب تر ازمسرورساختن مؤمن پرستش نشده است.»

 

امام صادق(علیه السلام) نیز فرمود:

 

«کسى از شما گمان مبرد که اگر مؤمنى را شاد کند فقط او را خوشحال کرده، بلکه به خدا ما را شاد کرده و بلکه به خدا سوگند رسول خدا(صلى الله علیه وآله)را شادمان کرده است».(2)

33 ـ کمک به همسفران

مستحب است مسافر به همراهان خود در طول سفر کمک کند و بار خویش را به دوش دیگران نیاندازد.

در حضور رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سخن از مردى به میان آمد و درباره او گفته شد:

او آدم خوبى است. سپس درباره اوصاف وى به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص188

2 ـ کافى، ج2، ص189


صفحه 89


پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض شد:

او با ما به حج آمد، هر زمان در مکانى منزل مى کردیم، پیوسته ذاکر خدا بود و «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ» مى گفت و آن گاه که حرکت مى کردیم، پیوسته خدا را یاد مى کرد و ذکر خدا مى گفت تا باز در منزلى دیگر فرود مى آمدیم.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

پس چه کسى شترش را علوفه مى داد و غذایش را آماده مى کرد؟

پاسخ دادند: همه ما.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: همه شما از او بهترید!(1)

پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این زمینه براى اصحاب و یاران خویش الگو بود. در روایت آمده است که آن حضرت در سفرى به اصحاب خود فرمودند تا گوسفندى قربانى کنند، یکى از مردان همراه گفت: ذبح گوسفند به عهده من; دیگرى گفت: پوست کندن آن نیز با من; سوّمى گفت: قطعه قطعه کردن گوشت ها با من و چهارمى گفت پختن آن نیز با من.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز فرمود: فراهم کردن هیزم نیز با من! اصحاب گفتند یا رسول الله، پدران و مادران ما

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مکارم الاخلاق، ج1، ص564، ح1955; میزان الحکمة، ح8614


صفحه 90


فداى شما باد! نباید شما به زحمت بیفتید، ما به جاى شما کارها را انجام مى دهیم!

حضرت فرمود: مى دانم که شما به جاى من انجام مى دهید، لیکن خداوند عزّوجل دوست نمى دارد بنده اى را که اگر با گروهى مسافرت کرد، گوشه اى بنشیند ]و کار نکند[. حضرت این سخن را فرمود و برخاست تا براى آن ها هیزم جمع آورى کند.(1)

بنابراین، گرچه هم اکنون کارها به مدیر و خدمه کاروان واگذار گردیده، لیکن حاجى نباید خود را از فیض خدمتگزارى به حاجیان محروم سازد.

امام سجاد(علیه السلام) مسافرت نمى رفتند مگر با کسانى که آن حضرت را نمى شناختند و از همان آغاز نیز با آن ها شرط مى کردند که در طول سفر کار کنند و نیازهاى کاروان را برآورده سازند.

در یک سفرى که حضرت با گروهى همراه شد، مردى آن حضرت را دید و شناخت، سپس به کاروانیان گفت:

آیا مى دانید این مرد کیست؟ گفتند: نه.

گفت: این على بن الحسین(علیهما السلام) است!

آن جمع به طرف آن حضرت آمده، دست و پاى

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج76، ص273، ح31


صفحه 91


ایشان را بوسه زدند و گفتند:

فرزند رسول خدا! آیا مى خواستى آتش دوزخ ما را، به دلیل رفتار نادرست ما با شما، فرا گیرد؟ و در پایان عمر به هلاکت گرفتار آییم؟ چه باعث شده تا شما این چنین عمل کنید؟

حضرت فرمود: یکوقت با گروهى که مرا مى شناختند همسفر شدم; آن ها به خاطر رسول خدا بیش از حد به من احترام و کمک کردند و من نگران تکرار آن توسط شما بودم، بنابراین مخفى بودن کارم را بیشتر دوست دارم!(1)

پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:

«کسى که مؤمنِ مسافرى را یارى دهد، خداوند هفتاد و سه ناراحتى را از وى دفع کند و در دنیا و آخرت او را از همّ و غم پناه دهد و بلاى بزرگى را که در روز اجتماع مردم ]فرداى قیامت[، با آن روبه رو است مرتفع سازد».(2)

اسماعیل خَثْعَمى گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: وقتى ما ]در سفر حج[ به مکه مى رسیم، همراهان ما مرا نزد اثاثیه گذاشته، خود به طواف مى روند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص430، ح15177

2 ـ همان.


صفحه 92


حضرت فرمود: «اَنْتَ اَعْظَمُ اَجْراً»; «پاداش و اجر تو از آن ها بیشتر است».(1)

شخص دیگرى به نام مُرازِم بن حکیم گوید:

با محمد بن مُصادِف همراه بودم، وقتى به مدینه رسیدیم من بیمار شدم، وى نیز مرتب مرا تنها مى گذاشت و به مسجد مى رفت، من شکایت او را به پدرش مصادف کردم، او نیز مسأله را به امام صادق(علیه السلام)خبر داد، حضرت براى محمد بن مصادف پیغام فرستاد و فرمود:

 

«قُعُودُکَ عِنْدَهُ أَفْضَلُ مِنْ صَلاتِکَ فِی الْمَسْجِدِ».(2)

«نشستن تو در کنار او، از نماز خواندنت در مسجد بالاتر و برتر است.»

 

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«سَیِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِی السَّفَرِ».(3)

«بزرگ هر قومى کسى است که در سفر خدمتگزار آنان باشد.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص545، ح26

2 ـ همان، ص27

3 ـ محجة البیضاء، ج4، ص61


صفحه 93


بنابراین در طول سفر، به خصوص روزهایى که حاجیان به عرفات و مشعر و منا مى روند، همسفران به ویژه افراد مسن و بیمار را یارى دهند تا با این عمل، پاداش آن ها مضاعف گردد».

34 ـ ناسازگارى ممنوع

افراد بشر، هرچه از خوبى ها بهره مند باشند، باز ممکن است در برخى شرایط گرفتار کم حوصله گى، بهانه گیرى و ناسازگارى شوند و به همین دلیل، هم خود و هم دیگران را ناراحت کنند.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در سفرى که به حج مشرف مى شدند فرمودند:

 

«مَنْ کانَ سَیِّىءُ الْخُلْقِ وَ الْجِوارِ فَلا یَصْحَبُنا».(1)

«کسى که بداخلاق است و به همسایه خود بدى مى کند، با ما همراه نشود.»

 

دلیل این سخن واضح است; زیرا آن کس که
در وضعیت عادى کج خلق بوده و همسایه آزارى مى کند، هنگام سفر و برخورد با سختى ها و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج73/273


صفحه 94


مشکلات، رفتارى به مراتب نامناسب تر با دیگران
خواهد داشت.

على بن ابى طالب(علیه السلام) کمىِ ناسازگارى با همسفران را از نشانه هاى جوانمردى در سفر برشمرده است.(1)

سعدى گوید:

 

یکى خوب کردار خوش خوى بود *** که بدسیرتان را نکوگوى بود

به خوابش کسى دید چون درگذشت *** که بارى حکایت کن از سرگذشت

دهانى به خنده چو گُل باز کرد *** چو بلبل به صوتى خوش آغاز کرد

که بر من نکردند سختى بسى *** که من سخت نگرفتمى با کسى(2)

 

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«مسافرت و سیر منازل، توشه انسان را تمام، اخلاق را بد و لباس را فرسوده مى کند...».(3)

 

در مسافرت نظم زندگى عادى مردم به هم مى خورد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج73، ص266، ح1

2 ـ بوستان سعدى: باب چهارم، ص232

3 ـ بحارالانوار، ج73، ص277


صفحه 95


و در غذا و استراحت و مکان آنان تغییراتى ایجاد
مى شود، این امور که خودبه خود موجب تغییر در روحیه و اخلاق آنان مى گردد، لذا باید مسافران تلاش کنند تا در چنین وضعیتى، همسفران خود را خسته و دل آزرده نکنند.

ناسازگارى آن چنان مذموم است که امام باقر(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«اگر ناسازگارى در برابر چشم ]مردم [مجسم شود، هیچ آفریده اى از مخلوقات خداوند از آن زشت تر نخواهد بود.»(1)

 

زخاک آفریدت خداوند پاک *** پس اى بنده افتادگى کن چو خاک

حریص و جهان سوز و سرکش مباش *** زخاک آفریدندت آتش مباش

چو گردن کشید آتش هولناک *** به بیچارگى تن بیانداخت خاک

چو آن سرفرازى نمود، این کمى *** از آن دیو کردند، از این آدمى(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص321، ح2

2 ـ بوستان سعدى، ص189


صفحه 96


35 ـ آزار نرساندن به همسفران

زائران، در جلسات و هنگام شرکت در نمازهاى جماعت، ورود و خروج به مساجد، سوار شدن به اتوبوس و مواردى از این قبیل، تلاش کنند تا دیگران را آزار ندهند، در مکان هایى که مى روند، هرکجا جاى خالى بود بنشینند و از تردّد و عبور میان جمعیّت فشرده حجّاج اجتناب نمایند.

سیره رسول خدا(صلى الله علیه وآله) این گونه بود که هروقت به محلى وارد مى شد، در نزدیک ترین جا به ایشان ـ یعنى دم در ـ مى نشست.(1)

آن حضرت همچنین فرمود:

 

«هرگاه یکى از شما به مجلسى وارد شد، در کنار آخرین نفرى که نشسته بنشیند».(2)

 

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حدیث دیگرى فرمود:

 

«هرگاه کسى در مجلسى وارد شود که  تعدادى آن جا حضور دارند، اگر از میان  آنان برادر دینى خود را دعوت نموده و  براى وى در کنار خود جا باز کند، باید دعوت او را بپذیرد; زیرا این احترامى است که

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص662

2 ـ بحارالانوار، ج16، ص240


صفحه 97


برادر دینى او براى وى قائل شده و بدینوسیله او را گرامى داشته است. و اگر کسى براى وى جا باز نکرد، در مجلس بنگرد، هرکجا جاى راحتى براى نشستن بود، همان جا بنشیند».(1)

36 ـ نادیده گرفتن لغزش ها

در مسافرت گاهى آگاهانه و گاهى از روى غفلت ممکن است یکى از همسفران دچار لغزش شده، کار خلافى انجام دهد. سیره اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)در این زمینه آن بوده که این لغزش ها را یا نادیده مى گرفتند و یا با تذکر، فرد خطاکار را اصلاح مى کردند.

زراره از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) نقل کرده که فرمودند:

 

«نزدیک ترین موضع بنده به کفر آن است که با مردى برادر دینى باشد و لغزش ها و خطاهاى او را شمرده ]نزد خود نگه دارد[ تا روزى او را به خاطر آن لغزش ها سرزنش کند».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج72، ص465

2 ـ کافى، ج2، ص354


صفحه 98


طبیعى است که هرکس به دنبال کشف عیوب و خطاهاى مردم باشد، عملا دیگران را به مقابله دعوت کرده و آنان را بر این کار ترغیب مى کند و همین، موجب حرمت شکنى و درگیرى مؤمنان و مسلمانان با یکدیگر خواهد شد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«به دنبال کشف لغزش هاى مؤمنان نباشید، زیرا هرکس به دنبال لغزش هاى برادر دینى خود برآید، خداوند لغزش هاى او را دنبال مى کند و آن کس که خداوند به دنبال لغزش هایش برآید، او را رسوا خواهد کرد، گرچه در داخل خانه اش باشد».(1)

 

در حدیث دیگرى امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نقل کرده اند که فرمود:

 

«اى کسانى که به زبان اسلام آورده، ولى ایمان در دل هایتان نفوذ نکرده است! مسلمانان را نکوهش نکنید و به دنبال عیوب آنان نباشید که هرکس چنین کند، خداوند عیوب او را پیگیرى مى کند و هرکه را خداوند دنبال عیب او برآید، او را رسوا مى کند، گرچه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص355


صفحه 99


در درون خانه اش باشد».(1)

 

با رعایت این نکته اخلاقى، مى توان در کاروان ها فضایى صمیمى ایجاد کرد و بر شیرینى و لذّت سفر افزود، از این رو حاجیان باید با خوشبینى نسبت به یکدیگر برخورد کنند و هرگز به دنبال شمردن لغزش هاى دیگران نباشند.

37 ـ بازگو نکردن خاطرات تلخ

زندگى در سفر حج، جمعى و گروهى است
و درنتیجه، افراد مختلف با سلیقه ها و رفتارهاى گوناگون کنار همدیگر جمع شده، چندین روز با
هم زندگى مى کنند و به طور طبیعى این اختلاف سلیقه ها، گاهى منتهى به نزاع و درگیرى و
کدورت مى شود. توصیه اهل بیت عصمت و
طهارت(علیهم السلام) به حاجیان این است که با همسفران خود، جوانمردانه برخورد نموده، پس از مراجعت نیز در هیچ مجلسى، حوادث ناخوشایند سفر را براى دیگران بازگو نکنند.

امام صادق(علیه السلام) در حدیثى، یکى از دلایل جوانمردى در سفر را کتمان اسرار و رازدارى همراهان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان، ص354


صفحه 100


پس از جدا شدن از آن ها ذکر مى کنند.(1)

آن حضرت در حدیث دیگرى فرمود:

 

«لَیْسَ مِنَ الْمُرُوءَةِ أَنْ یُحَدِّثَ الرَّجُلُ بِمَا یَلْقَى فِی السَّفَرِ مِنْ خَیْر أَوْ شَرّ».(2)

«این از جوانمردى نیست که انسان آن چه از خوب و بد در سفر دیده و با آن برخورد کرده را بازگو نماید.»

38 ـ جوانمردى در سفر

در سفر حج، حاجیان باید با همسفران جوانمردانه برخورد کنند و سختى ها را به جان خریده، آسایش و آرامش دیگران را برخود ترجیح دهند.

هنگام سوار شدن به اتوبوس ها، موقع صرف غذا، زمان استفاده از بالابرها و ... دیگران ـ به خصوص کودکان و کهنسالان ـ را برخود مقدم بدارند و با برخورد صحیح و اسلامى و لبخند خستگى را از تن همسفران خویش بزدایند و به تعبیر روایات، از خود جوانمردى نشان دهند.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تلاوت قرآن، ساختن مسجد،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مکارم الاخلاق، ج1، ص541، ح1876; امالى مفید، ص44، ح3

2 ـ آثارالصادقین، ج8، ص492

  بازگشت به صفحه قبل

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۱