شرکت خدمات زیارتی طریق الصالحین

آداب سفر حج ( بخش سوم )

سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۳۱ ب.ظ

آداب سفر حج

سید علی قاضی عسگر

بخش سوم                                                                                   بازگشت به صفحه قبل          

صفحه 101


دوست گرفتن برادران دینى به خاطر خدا،
جوانمردى در وطن، بخشیدن غذا، خوش خلقى و شوخى بدون معصیت را نشانه هاى جوانمردى در سفر دانسته اند.(1)

شوخى با دیگران اگر با تمسخر و یا غیبت و امثال آن همراه باشد گناه و معصیت است، لیکن دیگران را خوشحال نمودن و خستگى را از تن آنان زدودن، از عبادات شمرده مى شود.

صفوان جمّال گوید:

مُعَلىّ بن خُنَیس هنگام رفتن به سفر، براى خداحافظى خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد. حضرت به او فرمود:

 

اى مُعَلىّ، بهوسیله خدا عزّت را طلب کن تا خداوند به تو عزّت بخشد.

 

معلّى گفت: اى فرزند رسول خدا، چگونه؟

حضرت فرمود:

 

اى مُعلّى، از خداوند متعال بترس تا همه کس از تو بترسند. اى مُعَلّى، با بخشش به برادرانت، به آنان اظهار دوستى کن; زیرا خداوند بخشش را وسیله دوستى و عطا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج73، ص266، ح2


صفحه 102


نکردن به دیگران را وسیله دشمنى قرار داده است. به خدا قسم اگر شما از من چیزى بخواهید و آن را به شما ببخشم براى من بهتر از آن است که از من چیزى طلب نکنید و من نیز آن را به شما ندهم و درنتیجه مرا دشمن بدارید.

و هرگاه خداوند عزّوجلّ به دست من خیرى جارى کند و آن به شما برسد، همان مورد پسند و ستایش خدا است.(1)

39 ـ مدارا با بیماران

در مسافرت ها بسیار پیش مى آید که یکى از همراهان مبتلا به بیمارى مى شود و دوستانش به
وى کم توجه یا بى توجهى مى کنند. چه بسا مى توانند
او را همراه خود به زیارت ببرند، لیکن به دلیل
سختى کار، از مسؤولیت پذیرى خوددارى مى کنند. این
عمل با جوانمردى و اخلاق اسلامى در سفر سازگارى ندارد.

روزى مفضّل بن عُمَر خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و بر آن حضرت وارد شد، امام از او پرسیدند:

با چه کسى همسفر بودى؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امالى طوسى، ص304


صفحه 103


مفضّل گفت: مردى از برادرانم.

حضرت فرمود: او چه شد؟

گفتم: از وقتى که وارد مدینه شده ام نمى دانم مکان او کجاست!

امام(علیه السلام) به من فرمود:

آیا نمى دانى که اگر کسى که چهل گام با مؤمنى همسفر شود، خداوند در روز قیامت درباره او از وى سؤال مى کند؟(1)

امام صادق(علیه السلام) در حدیثى دیگر فرمود:

 

«حَقُّ الْمُسَافِرِ أَنْ یُقِیمَ عَلَیْهِ إِخْوَانُهُ إِذَا مَرِضَ ثَلاثاً».(2)

«حق مسافر آن است که اگر بیمار شد، برادرانش تا سه روز کنار او بمانند.»

آن حضرت همچنین فرمود:

 

«هرکس در راهى با برادر دینى خود همراه شود، سپس از او پیش افتد، به اندازه اى که از جلوى چشم رفیق خود پنهان گردد، به او ستم کرده است».(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج73، ص275

2 ـ همان، ص273

3 ـ بحارالانوار، ج73، ص275


صفحه 104


40 ـ حل مشکلات همسفران

گاهى در سفر حج، براى برخى از حاجیان مشکلاتى; مانند گم کردن پول، بیمارى و... پیش مى آید که شایسته است همسفران، آن ها را یارى دهند و مشکلاتشان را برطرف کنند.

ابان بن تغلب گوید:

با امام صادق(علیه السلام) طواف مى کردم، مردى از اصحاب ما پیش آمد و با اشاره از من خواست تا براى انجام کارى همراه او بروم، لیکن من دوست نمى داشتم طواف با امام صادق(علیه السلام) را رها کرده، او را همراهى کنم. پس در همان حال که طواف مى کردم، بار دیگر به من اشاره کرد و امام صادق(علیه السلام)او را دید، پس فرمود:

ابان، این مرد تو را مى خواهد؟

گفتم: آرى.

فرمود: او کیست؟

گفتم: مردى از اصحاب و یاران ما است.

حضرت پرسیدند: آیا با تو هم عقیده و هم مذهب است؟

گفتم: آرى.

حضرت فرمود: نزد او برو.

گفتم: طواف را قطع کنم؟


صفحه 105


فرمود: آرى.

پرسیدم: اگرچه طواف واجب باشد؟

فرمود: آرى.

ابان گوید: با او رفتم و پس از انجام کار وى، نزد آن حضرت بازگشتم.

سپس به ایشان عرض کردم : مرا از حقى که مؤمن به گردن مؤمن دیگر دارد باخبر ساز.

حضرت فرمود: آنان را واگذار و پاسخش را نخواه.

گفتم: فداى شما شوم پاسخ آن را خواهانم و پیوسته اصرار کردم.

آنگاه فرمود: اى ابان، تا آن جا حق دارد که نیمى از مالت را به او بدهى!

سپس به من نگریست و عکس العمل مرا در برابر آن مشاهده نموده، فرمود: اى ابان، آیا نمى دانى که خداوند عزّوجلّ از آن ها این گونه یاد کرده که دیگران را بر خود مقدم مى دارند؟

گفتم: آرى، فدایت شوم.

فرمود: پس اگر تو مالت را با او قسمت کنى، او را بر خود مقدم نداشتى، بلکه او را با خود برابر داشتى، همانا وقتى او را بر خود مقدم داشته اى که آن نیمه اى که براى


صفحه 106


خود نگاهداشته اى به او دهى.(1)

در روایت تنبه آفرین دیگرى، یکى از یاران امام باقر(علیه السلام) گوید:

به امام باقر(علیه السلام) گفتم: فداى شما گردم، همانا شیعه نزد ما فراوان است!

فرمود: آیا ثروتمندان به مستمندان کمک مى کنند؟ آیا نیکوکار از بدکار مى گذرد؟ آیا با هم برابرى و مساوات دارند؟

گفتم: نه.

امام فرمود:

 

«لَیْسَ هَؤُلاءِ شِیعَةً الشِّیعَةُ مَنْ یَفْعَلُ هَذَا».(2)

«این ها شیعه نیستند، شیعه کسى است که این چنین عمل کند!»

 

جمیل گوید از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: مؤمنان خدمتگزار یکدیگرند.

پرسیدم: چگونه؟

حضرت فرمود: یعنى براى هم سودمند هستند و بعضى براى بعضى دیگر مفیداند...  .(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص171

2 ـ کافى، ج2، ص173

3 ـ کافى، ج2، ص167


صفحه 107


41 ـ نامه نگارى

خانواده، خویشان و دوستان مسافر، از زمانى که او به سفر مى رود تا وقتى که بر مى گردد، دوست مى دارند پیوسته از او خبر بگیرند، در گذشته هاى دور که ارتباط تلفنى محدود بوده و یا در برخى مناطق امکان پذیر نبوده است، مسافران با تلگراف و نوشتن نامه، خویشاوندان و دوستان خود را از سلامتى خویش باخبر مى ساختند.

امام صادق(علیه السلام)در این زمینه فرمود:

 

«التَّوَاصُلُ بَیْنَ الاِِخْوَانِ فِی الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ وَ فِی السَّفَرِ التَّکَاتُبُ».(1)

«رابطه میان برادران در وطن با یکدیگر دیدار کردن و دید و بازدید و در سفر، نامه نگارى است.»

42 ـ شناخت دوست

یکى از بهره هایى که مى توان از مسافرت گرفت، شناخت دوستان واقعى و آزمودن آن ها است.

پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ آثارالصادقین، ج8، ص493


صفحه 108


«السَّفَرُ میزانُ الْقَوْم».(1)

«سفر وسیله سنجش اخلاق مردم است.»

 

در حکمت هاى منسوب به امیرمؤمنان على(علیه السلام) نیز آمده است:

 

«السَّفَرُ مِیزانُ الأَخْلاقِ».(2)

 

امام صادق(علیه السلام) نیز فرمود:

«هیچ کس را دوست خود مشمار تا آن که او را در سه چیز بیازمایى:

1 ـ او را به خشم آورى و ببینى که آیا این خشم او را از حق به باطل مى کشاند؟

2 ـ با دینار و درهم (در امور مالى).

3 ـ و زمانى که با او مسافرت کنى.(3)

هنگام بروز مشکلات و سختى ها در سفر، مى توان دوست واقعى را شناخت. زمانى که همه چیز خوب و منظم است، میان دوستان مشکلى بروز نمى کند، لیکن اگر دشوارى و سختى پدید آمد و همراه و همسفر،
پایدار و مقاوم باقى ماند و دوست خود را تنها نگذاشت، معلوم مى شود در دوستى خویش صادق

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مکارم الاخلاق، ص240

2 ـ شرح ابن ابى الحدید، ج20، ص294

3 ـ المحبة فی الکتاب و السنه، ص99، ح406


صفحه 109


بوده و از این آزمون موفق بیرون آمده است.

امیر مؤمنان على(علیه السلام) یافتن چنین دوستانى را نیازمند پیمودن راهى بس دراز و طولانى مى داند.(1)

43 ـ راه هاى تحکیم دوستى در سفر

حاجیان معمولاً در سفر حج دوستانى پیدا مى کنند که تا پایان عمر با یکدیگر مأنوس گشته، همچون برادر با هم زندگى و معاشرت مى کنند.

پیشوایان دینى براى تحکیم این اخوت و پیوند، راه هایى را مطرح کرده اند که به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:

1 ـ خوش خویى با مردم

على(علیه السلام) فرمود: «خوش خویى محبت ایجاد نموده و دوستى را پابرجا مى کند».(2)

2 ـ خوش رفتارى با مردم

على(علیه السلام) فرمود: «هرکس خوش رفتارى پیشه کند، دوستانش فراوان شوند».(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المحبه فی الکتاب و السنه، ص101، ح418

2 ـ المحبة فی الکتاب و السنه: ص66، ح190

3 ـ همان، ص67، ح199


صفحه 110


3 ـ اخلاص در دوستى

على(علیه السلام) فرمود: «دوست واقعى از دوستى اش برنمى گردد، گرچه در حقّش جفا شود».(1)

4 ـ خوش رویى

على(علیه السلام) فرمود: «خوش رویى و گشاده رویى، ]موجب[ دوام دوستى است».(2)

5 ـ رعایت ادب

امام کاظم(علیه السلام) فرمود:

«ادب و احترام میان خود و برادر دینى ات را از بین مبر; زیرا از میان رفتن آن، حیا و شرم را از بین مى برد و برجاى بودن ادب، پایدار بودن دوستى را به دنبال دارد».(3)

6 ـ اظهار دوستى

على(علیه السلام) فرمود: «با اظهار دوستى، دوستى پدید مى آید».(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المحبه فی الکتاب و السنه: ص67، ح201

2 ـ همان، ص68، ح205

3 ـ همان: ح207

4 ـ المحبه فی الکتاب و السنه: ص68، ح208


صفحه 111


7 ـ تواضع

على(علیه السلام) فرمود: «میوه تواضع، دوستى است».(1)

8 ـ وفادارى

على(علیه السلام) فرمود: «عامل انس گرفتن مردم، وفادارى است».(2)

9 ـ رعایت انصاف

على(علیه السلام) فرمود: «با انصاف، برادرى تداوم مى یابد».(3)

10 ـ مدارا با مردم

على(علیه السلام) فرمود: «مدارا و نرمى و بخشندگى انسان، او را محبوب دشمنانش مى کند».(4)

 

44 ـ عوامل گسستن دوستى ها

یک سلسله علل و عموامل نیز موجب گسستن دوستى ها و منشأ بروز کینه و دشمنى مى گردد که مسافران و به خصوص زائران بیت الله الحرام باید از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المحبة فى الکتاب والسنة، ص68، ح212

2 ـ همان، ص68، ح213

3 ـ همان، ص69، ح219

4 ـ همان، ص70، ح223


صفحه 112


آن ها پرهیز کنند. برخى از آن ها عبارتند از:

 

1 ـ بدخلقى

على(علیه السلام) فرمود: «هر که بد اخلاق شود، دوست و رفیق او نیز نایاب گردد.»(1)

 

2 ـ عیبجویى

امام صادق(علیه السلام) به ابوبصیر فرمود: «اى ابو محمد از دین مردم جستجو مکن که بدون دوست مى مانى.»(2)

 

3 ـ جدال

على(علیه السلام) فرمود: «کسى که با برادران خود به بحث و مناقشه بپردازد دوستانش کم مى شوند.»(3)

 

4 ـ ستیزه جویى

على(علیه السلام)فرمود:«باستیزه گرى،دوستى وجود ندارد.»(4)

 

5 ـ تنگ چشمى

على(علیه السلام) فرمود: «شخص تنگ چشم، دوستى ندارد.»(5)

 

6 ـ تکبر

على(علیه السلام) فرمود: «براى فرد متکبر دوستى

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المحبة فى الکتاب و السنه، ص87، ح323

2 ـ همان، ص88، ح329

3 ـ همان، ص88، ح332

4 ـ همان، ص88، ح335

5 ـ همان، ص88، ح343


صفحه 113


وجود ندارد.»(1)

 

7 ـ کینه توزى

على(علیه السلام) فرمود: «هیچ کینه توزى را دوستى نیست.»(2)

 

8 ـ حسدورزى

على(علیه السلام) فرمود: «حسود را دوستى نخواهد بود.»(3)

 

9 ـ دست انداختن دیگران

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«کسى که مردم را دست مى اندازد، نباید انتظار صداقت در دوستى داشته باشد!»

 

10 ـ نیرنگ و فریبکارى

على(علیه السلام) فرمود: «با حیله گرى، هیچ دوستى پایدار نمى ماند.»(4)

45 ـ چشم به مال دیگران نداشتن

مسافر سزاوار است در طول سفر، چشم به مال دیگران نداشته باشد و عزت و بزرگوارى خود را به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المحبة فى الکتاب والسنة، ص90، ح351

2 ـ همان، ص88، ح356

3 ـ همان، ص88، ح358

4 ـ همان، ص91، ح361


صفحه 114


خصوص در سفر حج حفظ کند.

ابن عباس گوید:

گروهى از اهل یمن بدون تهیه زاد و توشه حج مى گزاردند و مى گفتند : بر خدا توکل مى کنیم، خداوند این آیه را نازل کرد:

 

} وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى{ .(1)

«و براى خود توشه برگیرید که همانا بهترین توشه تقوا است.»(2)

 

عکرمه و مجاهد و جز آنان نیز گفته اند:

گروهى از اعراب بدون همراه داشتن غذا و خوراکى لازم به حج آمدند و مى گفتند: ما توکل کننده بر خدا هستیم و برخى نیز مى گفتند : ما حج خانه خدا را انجام مى دهیم و او غذا به ما ندهد؟

و با این تفکر، بارى بر دوش دیگران بوده، غذاى آنان را برخى از همسفرانشان تأمین مى کردند، آن گاه خداوند آیه } وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى{ را نازل کرد و آنان را از این کار برحذر داشت.(3)

احمدبن حنبل پیشواى حنبلیان، درباره آنان که

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره: 197

2 ـ تفسیر طبرى، ج4، ص166 ـ درالمنثور، ج1، ص221

3 ـ تفسیر طبرى، ج4، ص166; درالمنثور، ج1، صص220 و 221


صفحه 115


بدون زاد و توشه به سفر مى روند گفت:

«من آن را دوست نمى دارم، اینها بر خوراکى هاى مردم توکل کرده اند.»(1)

46 ـ پرهیز از سوء ظن

شایسته است حاجیان کاروان خود را به کانون محبت و صفا تبدیل کنند ونسبت به همدیگر مهربان و خوشبین باشند و از هر گونه سوء ظنى بپرهیزند.

امیر مؤمنان على(علیه السلام) فرمود:

«کار برادر دینى خود را به بهترین وجه توجیه و حمل کن، تا زمانى که از او کارى سرزند که راه توجیه را بر تو ببندد و هیچگاه از سخنى که از (دهان) برادرت بیرون آید تا وقتى که مى توانى محمل خوبى براى آن بیابى گمان بد مبر.»(2)

حسن ظن و خوش بینى نسبت به دیگران، از برترین ارزش هاى اخلاقى و بزرگترین عطیه ها است.(3)

براى حل مشکل سوء ظن، پیشوایان اسلام تا آنجا جلو رفته اند که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مغنى ابن قدامه، ج3، ص221

2 ـ امالى صدوق، ص250

3 ـ غرر الحکم، ح4834


صفحه 116


«اُطْلُبْ لاَِخِیکَ عُذْراً فَاِنْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذراً فَالْتَمِسْ لَهُ عُذراً».(1)

«براى گفتار و کردارى که ازبرادر تو سر مى زند عذرى بجوى و اگر نیافتى عذرى بساز!»

 

بنابراین، از آنجا که حاجیان در سفر حج، به عبادت خدا روى آورده و در صدد کسب معارف و آمرزش الهى برآمده اند، لذا باید به شدت از سوء ظن و بدبینى نسبت به دیگران خوددارى کنند; زیرا گمان بد عبادت را تباه مى کند.(2)

47 ـ رازدارى

شیوه تقسیم بندى زائران هر کاروان به گونه اى است که معمولا هر چند نفر در یک اتاق قرار مى گیرند و نزدیک به یک ماه شب و روز با هم به سر مى برند، در چنین وضعیتى طبیعى است که میان آنان گفتگوهایى رد و بدل شود که چه بسا بعضى از آن ها دوست نمى دارند این سخنان جاى دیگرى بیان شود، از این رو پیشوایان دینى ما به ما دستور داده اند تا سخنان محرمانه اشخاص

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار، ج72، ص197

2 ـ غرر الحکم، ح5574


صفحه 117


را براى کسى بازگو نکنیم.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

آنچه درمجالس گفته مى شود امانت است و
کسى حق ندارد، سخن هم صحبت خود را براى دیگرى بازگو کند مگر آنکه با اجازه او بوده و یا نقل آن، بیان
خوبى او باشد(1) (مانند آن که کسى در مجالس خصوصى، همسفران خود را به نیکى به عبادت و امثال آن تشویق و ترغیب کرده و این مطلب براى دیگرى بازگو شود).

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در این زمینه فرمود:

مجالس امانت اند و فاش کردن راز برادر دینى، خیانت است پس از این کار دورى کن.(2)

و در حدیث دیگرى فرمود:

وقتى دو نفر با یکدیگر در جلسه اى صحبت مى کنند، آنچه با یکدیگر در میان مى گذارند امانت خدا است، پس جایز نیست که یکى از آن ها بر خلاف میل برادر دینى اش آنچه که او میل به افشاى آن ندارد را بازگو کند.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص660

2 ـ بحار الانوار، ج74، ص89

3 ـ تنبیه الخواطر، ج1، ص98


صفحه 118


48 ـ مدارا با حیوانات

حاجیان درسفر حج باید تمرین کنند تا علاوه بر افراد بشر به حیوانات نیز آزار نرسانند و حقوق همگان را رعایت کنند.

یکى از توصیه هاى معصومین(علیهم السلام) رفق و مدارا با چهار پایانى بود که حاجیان به عنوان مرکب در سفر حج از آن ها استفاده مى کردند.

امام سجاد(علیه السلام) با شترى چهل مرتبه به حج رفت و در این مسیر طولانى و خطرناک، یک تازیانه به آن حیوان نزد.(1)

اسماعیل بن ابى زیاد به اسناد خود نقل کرده که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

هر چهارپایى به گردن صاحب خود حقوقى دارد:

هر گاه درمنزلى فرود آمد، ابتدا به آن علوفه دهد و چون از کنار آب مى گذرد به آن آب دهد، به صورت آن نزند، و جز در راه خدا بر پشت آن سوار نگردد، بیش از توان او بار بر آن حمل نکند و بیش از طاقتش آن را راه نبرد.(2)

سکونى به اسناد خود از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ من لایحضره الفقیه، ج2، ص191

2 ـ من لایحضره الفقیه، ج2، ص187


صفحه 119


خداوند متعال مدارا را دوست دارد و مدارا کننده را کمک مى دهد، پس هنگامى که بر چهار پاى لاغرى سوار شدید، در مکان محل استراحت آنان فرود آیید، اگر زمین آن محل خشک و بى علف بود آن را زودتر حرکت دهید و اگر زمین سرسبز بود پس آنجا فرود آیید (و آن ها را راحت بگذارید).(1)

در حدیث دیگرى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

هر یک از شما با چهارپایى مسافرت کرد، موقع فرود آمدن در هر منزلى ابتدا به آن آب و علف دهد.(2)

ابن فضال از حماد لحام نقل کرده که گفت:

قطار شترى از کنار امام صادق(علیه السلام) گذر مى کرد، آن حضرت شتر بار کشى را دید که بارش کج شده، فرمود:

اى غلام، با این شتر به عدالت رفتار کن . پس همانا خداوندمتعال عدالت را دوست مى دارد.(3)

گرچه در این زمان کسى از حیوانات به عنوان وسیله نقلیه استفاده نمى کند، لیکن شاید بتوان این استفاده را از روایات داشت که حاجیان موظف اند در حفظ و حراست از وسائل نقلیه عمومى مانند هواپیما، اتوبوس و... کوشا و مراقب باشند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ من لایحضره الفقیه، ج2، ص189

2 ـ همان.

3 ـ همان، ص191


صفحه 120


49 ـ صبر در برابر مشکلات

طبیعت سفر، همواره با سختى و مشکلات همراه است، نظم زندگى به هم مى خورد و دشوارى هاى ناخواسته اى بر انسان تحمیل مى شود، بهترین راه مقابله با این سختى ها، صبر و بردبارى است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ... وَ دَعِ الدُّنْیَا وَ الرَّاحَة».(1)

«هنگامى که اراده حج نمودى، دنیا و راحتى را رها کن...»

 

محرم شدن، از محرمات احرام پرهیز کردن، در بین جمعیت انبوه حاجیان طواف کردن، حضور در صحراى عرفات، کوچ از عرفات به مشعر و در صحراى فاقد امکانات شبى را تا صبح به سر بردن، پیاده به سوى منا در میان آن جمعیت حرکت نمودن و سپس رمى جمرات و سر تراشیدن و... سختى هایى دارد که اگر حاجى عاشقانه هر یک از آن ها را انجام دهد، سختى ها به لذت روحى مبدّل خواهد شد.

در روایت دیگرى امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«مَا مِنْ مَلِک وَ لا سُوقَة یَصِلُ إِلَى الْحَجِّ إِلاّ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مستدرک الوسائل، ج10، ص172


صفحه 121


بِمَشَقَّة فِی تَغْیِیرِ مَطْعَم أَوْ مَشْرَب أَوْ رِیح أَوْ شَمْس لا یَسْتَطِیعُ رَدَّهَا وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَجَلَّ } وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلى بَلَد لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلاّ بِشِقِّ الاَْنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ{ ».(1)

«هیچ پادشاه و نه هیچ رعیتى به حج نمى رسد مگر اینکه نوعى مشقت و ناگوارى در غذا، آشامیدنى ها، باد توفان، خورشید و گرماى هوا او را تحت تأثیر قرار مى دهد و این است معنى فرموده خداوند بلند مرتبه که «این چهار پایان هستندکه بارهاى شما را به شهر حمل مى کنند و اگر آن ها نبودند شما بامشقت و جان کندن آن را مى بردید، همانان پروردگار شما مهربان و رحیم است.»

 

در روایت دیگرى امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«وَ مَا أَحَدٌ یَبْلُغُهُ حَتَّى تَنَالَهُ الْمَشَقَّةُ».(2)

هیچ کس به حج دست نمى یابد مگر اینکه مشقت و سختى به او مى رسد.

 

تحمل سختى و رنج، خود بخشى از فلسفه حج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص253

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص112


صفحه 122


است که در آن، انسان ساخته شده و به ضعف خویش در برابر خداوند بیشتر پى مى برد.

على بن موسى الرضا(علیه السلام) فرمود:

 

«وَ عِلَّةُ اْلحَجِّ... وَ ما فِیهِ مِن اسْتِخْراجِ اْلأَمْوالِ وَ تَعْبِ اْلأَبْدانِ وَ حَظٌرِها عَنِ الشَّهَواتِ وَ الَّلذّاتِ...»(1)

«پرداخت اموال، سختى بدن ها، دورماندن ازشهوات و لذات و... بخشى از فلسفه وجوب حج است.»

 

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

پدرم امام باقر(علیه السلام) پیوسته مى فرمود:

حج از نماز و روزه برتر است، همانا نمازگزار ساعتى و روزه دار، یک روز از اهل خود دور مى شود، اما حاجى بدن خود را به رنج مى افکند و نفس خود را به سختى و امید وا مى دارد و مال خود را انفاق و مدتى طولانى از خانواده خود دور مى ماند...(2)

از جمله سختى هاى حج، تحمل گرما در فصل تابستان، به خصوص هنگام حضور در عرفات و منا است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص255، ح14

2 ـ مسند احمد، ج4، ص114


صفحه 123


رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى حَرِّ مَکَّةَ سَاعَةً تَبَاعَدَتْ عَنْهُ النَّارُ مَسِیرَةَ مِائَةِ عَام وَ تَقَرَّبَتْ مِنْهُ الْجَنَّةُ مَسِیرَةَ مِائَةِ عَام».(1)

«و کسى که یک ساعت بر گرماى مکه صبر کند، دوزخ یک صد سال از وى دور و بهشت یک صد سال به وى نزدیک مى گردد.»

 

تحمل گرما و ساخته شدن و ایجاد تحول روحى، انسان حج گزار را به خدا نزدیک و از آتش دور مى کند و بر اساس فرموده ائمه معصومین(علیهم السلام) اجر کسانى که در سرما و گرما حج به جا مى آورند از دیگران بالاتر است.(2)

 

در ره منزل لیلى که خطرهاست به جان *** شرط اول قدم آن است که مجنون باشى

 

گرچه امروزه امکانات فراوانى براى حاجیان فراهم شده و منازل به حرمین نزدیک تر و راه ها هموارتر و رفت و آمدها سهل تر و آب و غذا فراوان و بهداشتى و خیمه هاى منا ضدآتش و داراى کولر است و آب و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مستدرک الوسائل، ج9، ص364، ح11088

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص174، ح14558


صفحه 124


سایر نیازمندى هاى حجاج به موقع تأمین مى گردد، لیکن درعین حال این سفر دشوارى هایى دارد که باید با صبر و حوصله آنها را تحمل و از کنار آن عبور نمود.

50 ـ مواعظ لقمان به مسافران

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

لقمان به پسرش گفت:

هرگاه با گروهى همسفر شدى، در کارهاى خود و آنان بسیار با آن ها مشورت کن و با لبخند با آنان برخورد کن (وخنده رو باش) و در زاد و توشه اى که همراه دارى نسبت به آنها کریم و بخشنده باش، هرگاه تو را دعوت کردند بپذیر و اگر از تو کمک خواستند آنان را یارى ده، بیشتر ساکت و خاموش باش و فراوان نماز بخوان و در آنچه که با خود دارى از مرکب و مال و توشه، بسیار بخشنده باش.

هر گاه درامر حقى از تو شهادت خواستند، شهادت ده و هر گاه از تو مشورت خواستند، با دقت نظر به آنان پاسخ ده، و پیش از آن که درباره چیزى فکر کنى و چگونگى آن بر تو روشن شود تصمیم نگیر و در مشورت دهى به دیگران با شتاب پاسخ نده، مگر آن که در حال برخاستن، نشستن، غذا خوردن و... فکرت را در رابطه با آن امر به کار اندازى. همانا کسى که براى


صفحه 125


طرف مشورت خیرخواهى نکند، خداوند رأى و اندیشه او را مى گیرد و (لباس) امانت را از او دور کند.

هر گاه دیدى همراهان تو حرکت مى کنند، با آن ها حرکت کن و اگر دیدى کار مى کنند تو هم با آنان کارکن و اگر صدقه و یا وامى به کسى دادند تو نیز به ایشان اعطا کن و از آن که از تو بزرگتر است حرف شنوى داشته باش.

هرگاه همراهانت تو را به چیزى فرمان دادند و از تو چیزى پرسیدند به آن ها آرى بگو و نگو خیر ; زیرا «نه» گفتن عیب و نقص است.

و هرگاه در راه سرگردان ماندید، از مرکب فرود آیید و آن گاه که تردید داشتید بایستید و مشورت کنید...

فرزندم هرگاه وقت نماز فرارسید براى هیچ کارى نماز را به تأخیر میانداز، نماز را بخوان و خود را از این دَیْنى که به عهده دارى راحت کن، نماز را به جماعت بگزار اگرچه بر سرِ نیزه باشد(1)...

هر گاه خواستید جایى منزل کنید، در مکانى فرود آیید که خوش منظرتر و خاکش نرم تر و پرعلف تر باشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کنایه از تنگى مکان است.


صفحه 126


و آنگاه که فرود آمدى، پیش از آن که بنشینى دو رکعت نماز بگزار و هر گاه نیاز به قضاى حاجت داشتى از آنجا فاصله بگیر و چون خواستى کوچ کنى دو رکعت نماز بگزار، و با زمینى که در آن فرود آمده بودى وداع کن و بر آن سرزمین و مردم آن جا درود فرست ; زیرا هر سرزمینى ساکنانى از فرشتگان دارد.

اگر مى توانى غذا نخور مگر آن که نخست بخشى از آن غذا را انفاق کرده باشى و تا زمانى که سوار بر مرکبى، بر تو باد به تلاوت قرآن و تازمانى که مشغول کارى هستى بر تو باد به تسبیح خداگفتن و هر وقت کار خاصى ندارى برتو باد به دعا...(1)

51 ـ راهنماى گمشدگان

ابوبصیر گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: اگر در راه گم شدى فریاد کن و بگو:

 

«یَا صَالِحُ أَوْ یَا أَبَا صَالِح أَرْشِدُونَا إِلَى الطَّرِیقِ یَرْحَمُکُمُ اللَّهُ».(2)

«اى صالح و اى ابا صالح لطف و عنایت خداوند بر شما باد، ما را راهنمایى کنید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص440، ح15208 و 15209

2 ـ من لایحضره الفقیه، ج2، ص195، ح885 و 886


صفحه 127


همچنین نقل شده که خداوند صالح را بر بیابان و حمزه را بر دریا گمارده است.»

 

عبیدالله گوید:

چنین مشکلى براى ما پیش آمد و ما راه را گم کردیم، برخى از همراهان از ما خواستند تا صداى خود را بلند کرده و جمله فوق را بگوییم، پس از آنکه صدا زدیم، دو نفر به سوى ما آمده ما را راهنمایى کردند و گفتند: راه از سمت راست است (یا آن که گفتند سمت چپ) و ما درهمان جهت حرکت کرده، راه را یافتیم.

او همچنین از قول پدرش نقل کرده که در بیابان راه را گم کردیم پس بلند صدا زدیم (یا صالح و یا اباصالح) آنگاه ما را راهنمایى کردند. رفیق همراه ما گفت: صداى ضعیفى را شنیدم که مى گفت:

راه در سمت راست است و ما خیلى راه نرفته بودیم که به مسیر اصلى رسیدیم.(1)

52 ـ زینت تشیّع

زائران ایرانى سفیران مذهب تشیع و انقلاب اسلامى در سرزمین وحى اند، مسلمانان حاضر در آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ محاسن، ص363


صفحه 128


دیار، شیعه بودن و ویژگى هاى تشیع را در رفتار و کردار ایرانیان مى بینند، بنابراین باید به شکلى عمل کنند که باعث زینت و افتخار پیشوایان خود باشند.

هشام کندى مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود:

«شما را برحذر مى دارم از این که کارى انجام دهید که به خاطر آن، ما را سرزنش کنند; زیرا فرزندِ بد، با عمل خود پدر را بدنام مى کند. شما براى آن کس که خود را به او بسته و از دیگران به خاطر او گسسته اید آبرو و زینت باشید، در میان عشایر آنان نماز بگزارید (یعنى در نماز جماعت آنان شرکت کنید) بیماران آن ها را عیادت کنید، در تشییع جنازه آنان حاضر شوید و مبادا آن ها در کار خیر بر شما سبقت گیرند، شما در انجام کارهاى خیر از آن ها سزاوارترید(1)...

معاویة بن وهب گوید: خدمت امام صادق(علیه السلام)آمده، گفتم:

ما (پیروان شما)شایسته است که در رفتار با هم مذهبان خود و نیز مردم دیگرى که با آنان معاشرت داریم چگونه رفتار کنیم؟

حضرت در پاسخ فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى ج2، ص219


صفحه 129


امانت آنان را به آن ها برگردانید، بیمارانشان را عیادت کنید و در تشییع جنازه هاى آنان حضور یابید.(1)

معاویة بن وهب در حدیث دیگرى گفته است:

از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم، ما با هم مذهبان و نیز کسانى که هم مذهب ما نیستند چگونه رفتار کنیم؟

حضرت فرمود:

به امامان خود که از آن ها پیروى مى کنید بنگرید و هر کارى که آن ها مى کنند شما نیز انجام دهید. پس به خدا سوگند پیشوایان شما از بیماران آن ها عیادت مى کنند، درتشییع جنازه هاى آنان حاضر مى شوند و به سود و زیان آنان شهادت مى دهند و امانت آنان را به آنان باز مى گردانند.(2)

ابى اسامه زید شحّام گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود:

به هر یک از آنان که مى بینى از من اطاعت کرده و به گفته من عمل مى کند سلام برسان، من شما را به تقواى خداوند و ورع در دین، کوشش و تلاش براى خدا و راست گویى و امانت دارى و سجده هاى طولانى و نیکى به همسایه دعوت و سفارش مى کنم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص635

2 ـ کافى، ج2، ص136


صفحه 130


رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مأمور به ابلاغ چنین برنامه هایى بوده و اینها را آورده است، بنابراین، امانت هرکه به شما امانت سپرده را، به او بازگردانید، خواه خوش کردار بوده و یا بدکار، همانا رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیوسته دستور مى داد حتى نخ و سوزنى را هم اگر امانت سپرده اند به صاحبش برگردانند.

]امام سپس فرمودند:[ باعشایر آنان نماز بگزارید و در تشییع جنازه ایشان حاضر شوید، بیماران آن ها را عیادت کنید، حقوق ایشان را بپردازید، پس هر مردى از شما اگر در دین خود ورع داشته باشد و راست گوید و امانت را بپردازد و با مردم خوش رفتارى کند، گفته مى شود این مرد جعفرى است و این موجب خشنودى من مى شود و شادى را بر من وارد مى کند و گفته مى شود:

این است تربیت جعفر (بن محمد الصادق(علیه السلام)).

به خدا سوگند، پدرم (امام باقر(علیه السلام)) براى من نقل کرد که مردى از شیعیان على بن ابى طالب(علیه السلام)، در میان قبیله اى زندگى مى کرد که زینت آنان به شمار مى آمد، او از همه امانت دارتر بود و حقوق را بیش از دیگران مراعات مى کرد. از همه راستگوتر بود; به گونه اى که همگان وصایا و امانت هاى خود را به وى مى سپردند، ]اگر[ از همه مردم آن قبیله سئوال مى کردى، مى گفتند:


صفحه 131


«مَنْ مِثْلُ فُلان»; «چه کسى مثل فلانى است؟»

یعنى او از همه ما امانت دارتر و راستگوتر است.(1)

این گونه رفتار و عمل با مخالفان و خوشرفتارى و سلوک اسلامى با دیگر مسلمانان، موجب ایجاد جاذبه براى تشیع بوده، آنان را به مذهب شیعه و اهل بیت عصمت و طهارت علاقه مند مى کند. و لذا تمامى حج گزاران چه در دورن کاروان ها و چه در اجتماعات مسجد النبى و مسجدالحرام و دیگر مجامع عمومى، باید کاملا مراقب رفتار و کردار خود باشند تا خشنودى امامان معصوم(علیهم السلام) را بر دیگر دستاوردهاى این سفر الهى بیافزایند.

53 ـ ایجاد جاذبه

بسیارى از حاجیان مى پرسند: ما براى ایجاد جاذبه بیشتر نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت و تشیع در حرمین شریفین چگونه رفتار کنیم؟

پاسخ این پرسش، در بیان امام صادق(علیه السلام)آمده است:

 

«کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص636


صفحه 132


الْوَرَعَ وَ الاِجْتِهَادَ وَ الصَّلاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَةٌ».(1)

«شما با غیرزبانتان (یعنى در عمل) مردم را (به اسلام و تشیع) دعوت کنید، باید از شما ورع، کوشش، نماز و کار خیر ببینند، اینها دعوت کننده بوده (و جاذبه ایجاد مى کند).»

 

درحدیث دیگرى امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«همانا ما هیچ مردى را مؤمن نمى شماریم،
مگر آن که تمامى اوامر و دستورات ما را اطاعت و
پیروى کند،آگاه باشید یکى از نشانه هاى پیروى از دستورات و ارادتورزى به ما، داشتن ورع است پس خود را به آن بیارایید، خداوند بر شما رحمت آورد، دشمنان ما را با آن در تنگنا قرار دهید، خداوند شما را رهایى بخشد.»(2)

پیام این حدیث و احادیث مشابه آن به شیعیان این است که آنان نباید تنها به شیعه بودن دل خوش کرده قانع باشند، بلکه باید در عمل پیرو راستین اهل بیت بوده، در همه جا الگوى رفتارى پیشوایان خود را پیاده کنند و به نمایش بگذارند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص78

2 ـ همان.


صفحه 133


امام باقر(علیه السلام) در روایتى ویژگى هاى شیعیان خود را براى جابربن عبدالله انصارى این گونه بیان فرموده اند:

اى جابر کسى که خود را منتسب به ما مى دارد، آیا او را همین بس است که گوید ما اهل بیت را دوست داریم؟

به خدا سوگند شیعه ما نیست جز کسى که از خدا بترسد و او را فرمانبردار باشد، این گونه کسان شناخته نمى شوند جز با تواضع و خشوع، امانتدارى، کثرت یاد خدا، روزه دارى، اقامه نماز، نیکى به پدر و مادر، رسیدگى به حال همسایگان فقیر و مسکین و بدهکار و رسیدگى به یتیمان، راستگویى، خواندن قرآن، کنترل زبان از (تعرض به) مردم مگر با خیر و خوبى، و این گونه کسان در میان قوم خود امین و مورد اعتماد مى باشند.

جابر گوید: عرض کردم: فرزند رسول خدا! من امروزه کسى را با این خصوصیت ها که بیان فرمودید نمى شناسم!

امام فرمود:

اى جابر! روش هاى گوناگون تو را به سوى خود نکشاند، که فکر کنى براى مرد همین کافى است که بگوید:

من على را دوست مى دارم و پیرو او هستم و سپس


صفحه 134


با این گفته عملى همراه نباشد.

پس اگر گوید: من رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را دوست دارم، اما از سیره پیامبر پیروى نکرده، به سنت او عمل نکند، دوستى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) او را هیچ سودى ندهد.

پس از خدا بترسید و براى دستیابى به آنچه نزد خدا است کار کنید، و میان خدا و هیچکس خویشاوندى و قرابتى وجود ندارد، بهترین بندگان خدا و گرامى ترین آن ها نزد خداوند، با تقواترین و مطیع ترین آنها است.

اى جابر! به خدا سوگند، به خداوند نمى توان نزدیک شد جز با اطاعت و فرمانبردارى...

 

«مَنْ کَانَ لِلَّهِ مُطِیعاً فَهُوَ لَنَا وَلِیٌّ وَ مَنْ کَانَ لِلَّهِ عَاصِیاً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلایَتُنَا إِلاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ».(1)

«هر که مطیع خدا است، او دوست ما است و هر که خدارا نافرمانى کند، دشمن مااست، به ولایت ما نمى توان رسید جز با عمل و ورع.»

54 ـ پوشش مناسب

از نکاتى که لازم است حاجیان در سفر حج مراعات کنند، استفاده از لباس تمیز و پوشش مناسب در داخل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى ج2، ص74، ح3


صفحه 135


کاروان ها و به خصوص در مقابل دیدگان دیگر مسلمانها است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«خداوند زیبایى و خودآرایى را دوست مى دارد و فقر و بیچارگى و نادار و تهى دست جلوه دادن را ناخوش دارد. و همانا خداوند عزّوجلّ هرگاه به بنده اش نعمتى دهد، دوست دارد تا آثار آن نعمت را در او ببیند، گفته شد چگونه؟»

 

حضرت فرمود:

 

«لباس خود را تمیز کند (لباس تمیز بپوشد) خود را خوشبو گرداند، خانه اش را گچ کارى کند و جلو در منزل خود را جارو نماید.»(1)

 

روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به مردى با موهاى ژولیده و لباس کثیف و سر و وضع پریشان برخورد کرد و خطاب به وى فرمود:

 

«بهره بردن از نعمت هاى الهى و نمایاندن نعمت جزیى از دین است.»(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امالى طوسى، ص275

2 ـ فروع کافى ج6، ص439


صفحه 136


على(علیه السلام) نیز فرمود:

 

«همچنان که دوست مى دارید افراد ناآشنا شما را دربهترین حالت خود ببینند و در نتیجه خود را براى آن ها مى آرایید، زمانى که نزد برادر مسلمان خود مى روید نیز، خود را آراسته (با لباس و وضعیت مناسب) ظاهر شوید.»(1)

 

باز در حدیثى دیگر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«همانا خداوند دوست مى دارد هنگامى که بنده اش نزد برادران دینى خود مى رود با هیأتى منظم و آراسته باشد.»(2)

 

در رابطه با وضعیت موهاى سر نیز رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود:

 

«هر کس موى خود را بلند گزارد باید به آن برسد (و آن را مرتب کند) و گرنه آن را کوتاه نماید.»(3)

 

حاجیان همچنین از لباس هایى با رنگ روشن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ خصال، ص612

2 ـ مکارم الاخلاق، ج1، ص85

3 ـ وسائل الشیعه، ج2، ص129


صفحه 137


استفاده کنند، در روایات از میان رنگ ها، به رنگ سفید توجه بیشترى شده است.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«لباس سفید بپوشید که پاک و پاکیزه تر است.»(1)

55 ـ عبادت عاشقانه

حرمین شریفین بهترین مکان ها براى عبادت خداوند بر روى کره زمین است، عبادت نیز اگر با اخلاص همراه باشد، به یقین مورد پذیرش حضرت حق قرار مى گیرد. از این رو حاجیان باید فرصت ها را غنیمت شمرده، از لحظه لحظه عمرشان در این سفر توشه برگیرند و آن را ذخیره آخرت کنند. لیکن در عین حال به این نکته توجه داشته باشند که در انجام عبادات افراط ننموده و خود را آن چنان خسته نکنند که همیشه با حال کسالت به عبادت مشغول شوند; زیرا عبادتى ارزشمند است که انسان با عشق و شور کامل در پیشگاه خدا حاضر شود و قلبش از خوف خدا به تپش درآید و اشک از دیدگانش جارى گردد و به گونه اى خدا را بخواند که گویى خدا را مى بیند و مشاهده مى کند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وافى، ج20، ص711


صفحه 138


رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«خدا را چنان عبادت کن که گویى او را مى بینى...»(1)

 

آن حضرت همچنین فرمود:

 

«برترین مردم کسى است که عاشق عبادت بوده، آن را در آغوش گیرد و از صمیم قلب دوستش بدارد و با بدن خود آن را لمس کند و خویشتن را براى آن از هر چیزى فارغ سازد، و بر او باکى نباشد که دنیایش به سختى مى گذرد یا به آسانى.»(2)

 

امیرمؤمنان على(علیه السلام) در نامه اى به حارث همدانى این گونه مرقوم فرمود:

«نفس خود را در عبادت پروردگار فریب ده و با آن مدارا کن و به زور وادار به عبادتش مساز و در فراغت و خرّمى اش او را به طاعت وبندگى وادار، مگر درمواردى که بر تو واجب است (مانند نمازهاى یومیه) که از به جا آوردن آن در وقتش چاره اى نیست...»(3)

اما سجاد(علیه السلام) نیز این گونه دعا کند:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کنز العمال، ح5250

2 ـ کافى، ج2، ص83

3 ـ نهج البلاغه، نامه 69


صفحه 139


«...أسْئَلُکَ مِنَ الشَّهادَةِ اَقْسَطُها وَ مِنَ الْعِبادَةِ أَنْشَطُها.»(1)

«خداوندا! از شهادت دادن، عادلانه ترین آن را و از عبادت، با نشاط ترین آن را از تو مى خواهم.»

 

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در یکى از وصایاى خود به امیر مؤمنان على(علیه السلام) این چنین فرمود:

 

یا على، این دین محکم و پایدار است پس به آرامى در آن درآى و عبادت پروردگارت را مبغوض خود مکن، پس همانا کسى که افراط مى کند نه مرکبى به جاى مى گذارد ونه راه طى مى کند...(2)

 

انجام عبادت کم، لیکن همراه با خشوع و تضرع و اخلاص در پیشگاه خداوند از عبادت فراوان لیکن همراه با کسالت و بى حالى ارزشش بیشتر و بالاتر است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«من نوجوان بودم و در حالى که عرق ریزان مشغول طواف بودم، پدرم (امام باقر(علیه السلام)) به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار، ج91، ص155

2 ـ کافى، ج2، ص86


صفحه 140


من برخورد کرد و فرمود: اى فرزندم، جعفر! چون خداوند بنده اى را دوست دارد، او را به بهشت مى برد و از او به اندک عبادتى راضى است.»(1)

56 ـ اغتنام فرصت ها

مکه و مدینه از جاذبه هاى بیشمارى برخوردارند. حاجیان با اولین نگاه خود به گنبد سبز رسول خدا(صلى الله علیه وآله) یا قبرستان بقیع و بادیدن کعبه در مکه مکرمه دگرگون شده، بى اختیار اشک از دیدگانشان جارى مى شود و چنین صحنه هایى در عرفات، مشعر، مِنا و دیگر اماکن مقدس این دو شهر فراوان دیده مى شود. حاجى باید چنین لحظاتى را غنیمت شمرده، از خداوند چیزى را طلب کند که خیر دنیا و آخرت او و وابستگانش در آن باشد.

آدمى گاهى دلش مى شکند و اشکش جارى مى شود و در آن حال از خداوند مى خواهد تا خانه کوچکش را به یک خانه بزرگ تبدیل کند و یا آن که به کسب و کارش رونق دهد و چه بسا حاجتش نیز برآورده شود لیکن فرصت مهمّى را از دست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص 86


صفحه 141


داده است.

از این رو شایسته است حاجى، با مراجعه به ادعیه اى که در قرآن کریم آمده و یا دعاهایى که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل شده، جملاتى را در ذهن خود داشته باشد تا در آن لحظه حساسى که دلش مى شکند و اشکش جارى مى شود از خداوند چیزى را بخواهد که خیر دنیا و آخرت در آن باشد.

برخى از این دعاها عبارتنداز:

1 ـ امام باقر(علیه السلام) به زراره فرمود بگو:

 

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ کُلِّ خَیْر أَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ کُلِّ سُوء أَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ عَافِیَتَکَ فِی أُمُورِی کُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ خِزْیِ الدُّنْیَا وَ عَذَابِ الاْخِرَةِ».(1)

«بار خدایا! از تو مى خواهم، همه خوبى هایى را که علم تو به آن احاطه دارد و به تو پناه مى برم از همه بدى هایى که تو به آن علم دارى و بار خدایا! از تو مى خواهم سلامتى و عافیت را در تمام کارهایم و به تو پناه مى برم از خوارى در دنیا و عذاب آخرت.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص578


صفحه 142


2 ـ مناجات با خدا.

محمدبن ابى حمزه به نقل از پدرش مى گوید:

امام على بن الحسین(علیهما السلام) را شب هنگام، کنار کعبه دیدم که نماز مى خواند، پس قیام خود را طولانى کرد تا آنجا که گاهى بر پاى راست و گاهى بر پاى چپ تکیه مى کرد سپس با صدایى همراه با گریه مى فرمود:

 

«یَا سَیِّدِی تُعَذِّبُنِی وَ حُبُّکَ فِی قَلْبِی، أَمَا وَ عِزَّتِکَ لَئِنْ فَعَلْتَ لَتَجْمَعَنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَوْم طَالَ مَا عَادَیْتُهُمْ فِیکَ».(1)

«آقاى من! آیا در حالى که محبت تو در قلب من است مرا عذاب مى کنى؟ به عزتت قسم اگر چنین کنى، میان من و مردمانى که مدتى طولانى به خاطر تو با آن ها دشمنى کرده ام جمع کرده اى!»

3 ـ در دعاى ابوحمزه ثمالى مى خوانیم:

 

«اَللّهُمَّ... اَصْلِحْ جَمیعَ اَحْوالِى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَة وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَ اَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ وَ رَضیتَ عَنْهُ و اَحْیَیْتَهُ حَیوةً طَیِّبَةً...».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج2، ص579

2 ـ مفاتیح الجنان، دعاى ابوحمزه ثمالى.


صفحه 143


«بار خدایا! تمام حالات مرا اصلاح کن و مرا از کسانى قرار ده که عمرش را طولانى و کردارش را نیکو و نعمتت را بر او تمام کرده اى و از او خشنود گشته اى و زندگى پاک و پاکیزه به او بخشیده اى...»

 

4 ـ در همان دعا مى خوانیم:

 

«اَللّهُمَّ أَلْحِقْنِی بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِی مِنْ صَالِحِ مَنْ بَقِیَ وَ خُذْ بِی سَبِیلَ الصَّالِحِینَ وَ أَعِنِّی عَلَى نَفْسِی بِمَا تُعِینُ بِهِ الصَّالِحِینَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ اخْتِمْ عَمَلى بِأَحْسَنِهِ».(1)

«بار خدایا! مرا به شایستگان از گذشتگان ملحق کن و از شایستگانى که باقى مانده اند قرارم بده و مرا به راه شایستگان ببر و به من کمک ده بر مخالفت با هواى نفسم، به آنچه کمک دادى شایستگان را بر مخالفتشان با هواى نفس و پایان کارم را به نیکوترین اعمالم ختم کن...»

 

5 ـ در دعاى دیگرى مى خوانیم:

 

«اَللّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ هَبْ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج 2، ص 578


صفحه 144


لى رَحْمَةً واسِعَةً جامِعَةً اَبْلُغُ بِها خَیْرَ الدُّنْیا وَ الاخِرَةِ...».

«بار خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و به من رحمتى گسترده عطا کن که به وسیله آن به خیر دنیا و آخرت نائل شوم و...»

 

6 ـ گاهى اوقات یک سطر دعا به عظمت همه جهان معنى و مفهوم دارد.

امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:

 

«اِلهى اَنْتَ کَما اُحِبّ فَاجْعَلْنى کَما تُحِبّ».(1)

«خدایا! تو آنگونه هستى که من مى خواهم، پس مرا نیز آن گونه قرار ده که تو مى خواهى!»

 

اگر انسان آنگونه شود که خدا مى خواهد، به همه خوبى ها دست یافته است.

حال با توجه به آنچه که ذکر شد، به حجاج بیت الله الحرام توصیه مى شود تا از ادعیه مهمى همچون: دعاى کمیل، دعاى ابوحمزه ثمالى، دعاى عرفه امام حسین(علیه السلام)، مناجات شعبانیه، ادعیه صحیفه
سجادیه، دعاى مکارم الاخلاق و زیارت هایى مانند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار، ج74، ص400


صفحه 145


جامعه و امین الله غافل نشده و پس از توجه به قرآن، با خواندن این ادعیه و دقت در مضامین والاى آن، چگونه با خدا سخن گفتن را آموخته و با درخواست بهترین و جامع ترین و پرمحتواترین دعاها، از خداوند خیر بزرگ، حسن عاقبت و موفقیت و فلاح و رستگارى در دنیا و آخرت را براى خود، فرزندان و بستگان و ملتمسین دعا طلب کرده و به فوز عظیم دست یابند.

57 ـ توجه به اوقات نماز

خداوند در قرآن کریم خطاب به مؤمنان فرموده است:

 

} حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلّهِ قانِتِینَ{ .(1)

«بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید، و خاضعانه براى خدا بپاخیزید.»

 

امام صادق(علیه السلام) نیز به حاجیان توصیه فرموده است که:

«وَ راعِ اَوْقاتَ فَرائِضِ اللّهِ وَ سُنَنِ نَبِیّة».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره: 228

2 ـ مصباح الشریعه، ص142


صفحه 146


«پیوسته مراقب و مواظب اوقات واجبات الهى (نمازها) و نیز سنت هاى پیامبرش باش.»

 

در حالات ائمه معصومین(علیهم السلام) آمده است که هرگاه زمان نماز فرا مى رسید، اندامشان به لرزه درآمده، رنگ چهره شان دگرگون مى شد، وقتى علت آن را جویا مى شدند مى فرمودند:

وقت اداى امانتى رسیده که آسمان ها و زمین و کوه ها زیر بار آن نرفتند و آن را برنتافتند (1) و یا مى فرمودند:

سزاوار است کسى که در پیشگاه خداوند مى ایستد رنگش پریده و بندبند اعضاى بندش بلرزد.

امیر مؤمنان على(علیه السلام) در فرمانى به محمد بن ابى بکر آنگاه که او را والى مصر قرار داد چنین نگاشت:

 

«صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغ وَ لا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لاِشْتِغَال وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَیْء مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ».(2)

«نماز را در وقت تعیین شده آن به جاى آور، نه به خاطر فراغت و بیکارى در انجام آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تفسیر صافى، ج2، ص370

2 ـ نهج البلاغه، نامه 27


صفحه 147


شتاب کن و نه به بهانه کار آن را به تأخیر بیانداز، بدان که همه اعمال تو بسته به نماز تو است.»

 

در قرآن کریم خداوند نسبت به کسانى که نسبت به نماز مسامحه و سهل انگارى مى کنند، با لحنى تهدیدآمیز سخن گفته است.

در سوره ماعون مى فرماید:

 

«فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»(1).

«واى بر نمازگزارانى که از نمازشان غافل اند! ]و در انجام آن سهل انگارى مى کنند[»

 

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز فرموده است:

 

«نمازهاى خود را تباه و ضایع نسازید; زیرا کسى که نمازش را ضایع کند در روز قیامت با قارون و هامان محشور مى شود و بر خداوند است که او را همراه با منافقین وارد آتش کند. پس واى بر کسى که مراقب نماز و انجام سنن او نیست.»(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ماعون : 7

2 ـ وسائل الشیعه، ج4، ص30، ح4431


صفحه 148


در حدیثى دیگر امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نقل کرده اند که فرمود:

 

«شیطان از مؤمنى که مراقبت مى کند تا نمازهاى پنج گانه خود را در وقت مقرّر شده بخواند در هراس است، پس هر گاه مؤمن نمازهاى خود را ضایع نموده ]نسبت به آن مراقبت نداشته باشد [شیطان جرئت یافته، آن فرد را به گناهان بزرگ مبتلا مى کند.»(1)

 

امام صادق(علیه السلام) در حدیث مبسوطى فرمود:

 

«ملک الموت شیطان را از کسى که نسبت به نماز خود مراقبت دارد دور مى کند، و در لحظه حساس و خطرناک مرگ، شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به او تلقین مى کند.»(2)

 

از زبان برخى از ائمه معصومین(علیهم السلام) مکرر نقل شده که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود :

 

«آن کس که نماز را سبک بشمارد از من نیست و به خدا سوگند در حوض کوثر بر من

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج4، ص28، ح4426

2. وسائل الشیعه، ج4، ص29، ح4429


صفحه 149


وارد نمى شود.»(1)

 

ابا بصیر گوید:

 

«بر «اُمّ حمیده» وارد شدم تا رحلت امام صادق(علیه السلام) را به ایشان تسلیت بگویم، پس او گریست و من نیز از گریه او گریستم، آنگاه گفت:

اى ابا محمد، امام صادق(علیه السلام) هنگام مرگ چشمانش را گشود سپس فرمود: هر کس میان من و او خویشاوندى هست جمع کنید و ما هر کس بود جمع کردیم، آنگاه امام به سوى آنان نگریست و فرمود:

إِنَّ شَفَاعَتَنَا لا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاةِ.(2)

آن کس که نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نمى رسد.»

 

با توجه به آنچه ذکر گردید، زائر سرزمین وحى باید بیش از گذشته نسبت به نماز اهمیت داده و تلاش کند در اول وقت آن را اقامه نماید و هرگز هنگام نماز در کوچه و خیابان پرسه نزند و چهره تشیع را در نگاه و منظر دیگر مسلمانان خدشه دار نسازد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج4، ص25، ح4417

2 ـ همان، ص26، ح4423


صفحه 150


رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«براى هر چیزى صورتى است و صورت دین شما نماز است، پس هیچ یک از شما چهره دین خود را زشت نکند.»(1)

 

نماز وسیله اى براى پاک کردن روح آدمى است از این رو باید به استقبال آن شتافت و در اولین فرصت روح و جان را از آلودگى ها پاک کرد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تشبیه زیبایى در این زمینه داشته و به برخى از اصحاب خود فرمودند:

 

«اگر درِ خانه هر یک از شما نهرى جارى باشد و هر روز پنج مرتبه در آن غسل کنید آیا چرکى در بدن باقى مى ماند؟

گفتیم: نه

فرمود: مَثَل نماز نیز همچون نهرى جارى است هر نمازى را که بخوانید گناهان شما در فاصله بین نمازها را پاک مى کند.»(2)

 

لقمان حکیم نیز در وصیت به فرزندش گوید:

«فرزندم! آنگاه که وقت نماز فرا رسید، آن را به خاطر چیزى به تأخیر میانداز، نماز را به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج4، ص24، ح4416

2 ـ وسائل الشیعه، ج4، ص12، ح4387

  بازگشت به صفحه قبل

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۱