شرکت خدمات زیارتی طریق الصالحین

آداب سفر حج (بخش اول)

سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ

آداب سفر حج

سید علی قاضی عسگر

بخش اول                                                                                      بازگشت به صفحه قبل    

پیشگفتار

 

همه ساله دهها هزار انسان عاشق، از شهر و دیار خود به سوى حرمین شریفین حرکت مى کنند تا با انجام عمره و حج، یکى از شکوهمندترین عبادت ها را انجام دهند.

زائران بیت الله الحرام نسبت به این سفر دیدگاه هاى متفاوتى دارند و هرکدام به میزان آگاهى و شناخت خویش از آن بهره مى گیرند. تعدادى از حاجیان در پایان سفر، قلب خود را از عشق و محبت خدا لبریز نموده، پیروزمندانه و با حجّى مقبول و مبرور به شهر و دیار خود باز مى گردند.

گروهى نیز همچون انسان فرورفته در خواب اند که خواب خوش مى بیند و به ناگاه از جا مى پرد، پس از بازگشت از سفر حج از خواب غفلت بیدار شده و همه چیز را خاتمه یافته مى بینند و از این که فرصت هاى ارزشمندى را به آسانى از دست داده اند در حسرت و اندوه عمیقى فرو مى روند.

زائرى، عمرى در آرزوى زیارت خانه خدا و مرقد


صفحه 10


رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و ائمه بقیع به سر برده و هر روز و هر شب از خدا درخواست مى کرده و این دعا را مرتب تکرار مى نموده است:

 

«اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ، فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَام ... وَ زِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ وَ قُبُورِ الأَئِمَّةِ...».(1)

 

حال که دعاى او مستجاب گردیده، به جاى بهره برى از این سفر الهى، چند روزى را در کوچه و بازارهاى مکه و مدینه پرسه مى زند و بر سر سفره آماده مى نشیند و دیگران از او پذیرایى مى کنند و پس از گذشت چند روز، با کوله بارى سنگین به خانه و کاشانه خویش بازمى گردد و هنگام ورود به شهر و دیار خود، آن گاه که فرزندان و دوستان و خویشاوندان به استقبالش مى آیند، خاطرات سفر را از او جویا مى شوند، هیچ حرف مفید و سودمندى براى گفتن ندارد و این خود زیانى بزرگ است که غمى فراموش ناشدنى را به دنبال خواهد داشت.

باتوجه به آن چه بیان شد، چه نیکو است که حاجیان، قبل از سفر، با اهداف سفر و وظایف خویش

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مفاتیح الجنان، ادعیه ماه مبارک رمضان.


صفحه 11


آشنا گردیده، با معرفت به زیارت خانه خدا و قبر مطهر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصوم بقیع(علیهم السلام) مشرف شوند و در نتیجه هنگام مراجعت، علاوه بر دستیابى به دریاى بیکران رحمت و مغفرت الهى، در روح و جان آنان تحولى بزرگ پدیدار شود و تمام وجودشان رنگ الهى به خود بگیرد.

اخلاق و آدابى که در این کتاب گردآورى شده، برگرفته از آموزه هاى پیشوایان دینى ما در زمینه اخلاق و آداب سفر، به خصوص سفر الهى و معنوى حج است که امید است مورد استفاده واقع شود.


صفحه 12


آداب سفر حج

 

1 ـ تعیین هدف

سیر و سفر با انگیزه هاى دینى و عقلانى، از دیدگاه اسلام امرى پسندیده و مقبول است. خداوند متعال در آیات متعددى از قرآن کریم مردم را به سیر و گردش در زمین دعوت نموده، از آنان خواسته است تا با سفر به گوشه و کنار جهان، در تاریخ و سرنوشت نهایى ملت ها بیاندیشند و از حوادث، رخدادها و خوب و بد زندگى امت هاى گذشته درس عبرت بگیرند:

 

«أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی اْلأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ...»;(1)

«آیا در زمین نگشته اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آن ها زیسته اند چگونه بوده است؟»

 

سفر الهى و معنوى حج نیز به دلیل اهمیتى که در اسلام دارد باید با انگیزه اى الهى و با قصد قربت و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ غافر : 21


صفحه 14


به صورتى هدفمند انجام شود تا حاجى بتواند به دستاوردهاى درنظر گرفته شده از سوى خداوند، دست یابد.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«الْحَجُّ حَجَّانِ: حَجٌّ لِلَّهِ وَ حَجٌّ لِلنَّاسِ، فَمَنْ حَجَّ لِلَّهِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ حَجَّ لِلنَّاسِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ».(1)

«حج دو گونه است: 1 ـ حج براى خدا 2 ـ حج براى مردم، پس آن کس که براى خدا حج گزارد، از خداوند پاداش بهشت گیرد و آن کس که براى مردم حج به جاى آورد، پاداش آن در روز قیامت با مردم است!»

 

از این روایت به خوبى مى توان فهمید که هدف و انگیزه تا چه اندازه در سفر حج تأثیرگذار است.

بنابراین اگر حاجى با هدف خداخواهى، خداجویى، تحول روحى و اخلاقى، و پالایش روح و جان در این راه گام نهد، اعمال و رفتار خود را نیز با این اهداف منطبق مى سازد و درنتیجه در حرمین شریفین پیوسته به نماز و دعا و عبادت و تفکر در حقایق اسلام و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص109، ح40; ثواب الاعمال، ج74، ص16


صفحه 15


تاریخ زندگى پیامبران و امامان و یاران باوفا و پاکباخته آنان مى پردازد، از لحظه لحظه سفر بهره گیرى مى کند، پرده هاى غفلت را از جلو چشمانش کنار مى زند تا هنگام رسیدن به مرقد معشوق در مدینه و معبد عشق در مکه، کاملاً روح و جان خویش را صیقل داده، رنگ الهى و معنوى به خود بگیرد.

و اگر حاجى به قصد تفریح و استراحت به حج بیاید، به گونه اى دیگر رفتار خواهد کرد، بیشتر به مسکن بهتر، غذاى لذیذتر، و خرید کالاى بیشتر و ارزان تر مى اندیشد و به جاى حضور در حرمین شریفین در کوچه و خیابان و بازار پرسه مى زند و در پایان سفر نیز با کوله بارى از اجناس پرزرق و برقِ دنیایى به دیار خویش بازمى گردد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در یک تقسیم بندى تنبّه آفرین، حاجیان امت خود در آخرالزمان را به سه دسته تقسیم فرموده، وضعیت آنان را این چنین پیش بینى کرده است:

دسته اول: ثروتمندان که با انگیزه تفریح و خوشگذرانى به حج مى روند.

دسته دوم: گروه هاى متوسط جامعه که با هدف تجارت و سوداگرى راهى زیارت خانه خدا مى شوند.

دسته سوم: نیازمندان و فقیران که براى خودنمایى و


صفحه 16


ریاکارى عازم آن دیار مى شوند.(1)

و طبیعى است که هیچ یک از این سه دسته، بهره و نصیب معنوى از این سفر نخواهند داشت.

از این رو حاجیان پیش از سفر، باید هدف و انگیزه خود را مشخص کنند و سپس در راستاى همان اهداف درنظر گرفته شده، برنامه ریزى نموده، سفر را آغاز نمایند.

2 ـ توبه و استغفار

پس از آن که خداخواهى و خداجویى به عنوان هدف مشخص شد، حاجى باید زنگارهاى گناه و معصیت را از جان و دل بزداید، و روح را از تیرگى ها پاک کند تا زمینه را براى راه یابى به محضر حق و حریم عشق و پذیرش در پیشگاه معبود فراهم سازد.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

 

«إذا اَرَدْتَ الْحَجَّ... ثُمَّ اغْسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ مِنَ الذُّنُوبِ...».(2)

«هرگاه اراده حج کردى... با آب توبه خالص گناهانت را بشوى...»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تهذیب، ج5، ص463، ح1613 ـ تاریخ بغداد، ج10، ص296

2 ـ مصباح الشریعه، ص142


صفحه 17


حاجى در سفر حج و عمره میهمان خداوند است و از آن جا که خالق، به ظاهر خلق نمى نگرد بلکه به باطن نظر دارد، لذا به روح و جان حاجى نظر مى افکند و روا نیست انسان با آلودگى به محضر حق وارد شود.

عادت مردم در میهمانى ها این است که از محل کار خود به خانه رفته، جسم خویش را شستشو داده، لباس هاى تمیز پوشیده، موها را شانه زده، خود را معطر مى کنند و سپس به میهمانى مى روند و هرچه میزبان درنظر آن ها مهم تر باشد، این گونه آداب را بیشتر رعایت مى کنند.

حال چه کسى از خداوند عظمتش بیشتر است؟ آیا از ادب به دور نیست که انسان در پیشگاه خالق و آفریننده خود با قلبى مالامال از گناه و معصیت شرفیاب شود؟ خدایى که به تمام افکار و اسرار نهان ما آگاه است، اعمال ما را مى داند و از نیات ما باخبر است.

از این رو پیش از ورود به حرمین شریفین لازم است حاجى خانه دل را از گناه پاک نماید، آن گاه به سوى کوى دوست حرکت کند.

توبه نیز باید حقیقى و به بیان قرآن کریم توبه نصوح باشد:

 

} یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً


صفحه 18


نَصُوحاً عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنّات تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ...{ .(1)

«اى کسانى که ایمان آورده اید، به درگاه خدا توبه اى راستین کنید، امید است که پروردگارتان، بدى هایتان را از شما بزداید و شما را به باغ هایى که از زیر ]درختان[آن جویبارها روان است درآورد...»

 

خواجه اگر توبه نصوح کند *** هردمى، عالمى فتوح کند

 

توبه نصوح، توبه بدون بازگشت است و نیازمند یک تصمیم جدى و قاطع.

روشى که براى دستیابى به توبه نصوح از سوى پیشوایان دینى ارائه گردیده، چنین است:

گناهکار ابتدا باید از عملکرد بد خویش پشیمان شود، سپس تصمیم بگیرد از این پس خود را به معاصى نیالاید و گناهان مرتکب شده را ترک گوید، آن گاه از پیشگاه خداوند طلب مغفرت و آموزش کند.

گناهان نیز بر دو قسم اند:

1 ـ حقّ الله         2 ـ حق الناس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تحریم : 8


صفحه 19


دسته اول گناهانى است که مستقیماً به خداوند ارتباط پیدا مى کند، مثلاً نمازى را نخوانده، روزه اى نگرفته و... .

توبه این گونه گناهان آن است که انسان از نافرمانى خداوند پشیمان شود، سپس تصمیم بگیرد گذشته را جبران کند، نمازها و روزه ها را قضا نماید و از این پس نیز فرایض دینى را در موعد مقرر به جاى آورد. آن گاه از خداوند طلب مغفرت و آمرزش کند.

دسته دوم گناهانى است که به مردم ارتباط پیدا مى کند، همچون غیبت، افترا، سرقت، ظلم و ستم و... .

توبه این گونه گناهان، پس از پشیمانى و تصمیم به ترک گناه، آن است که در صورت امکان رضایت مردم را جلب و سپس از پیشگاه حق، طلب مغفرت نماید. اگر مالى از کسى به زور گرفته، آن را به صاحبش برگرداند و اگر صاحبش را نمى شناسد با اذن مرجع تقلید از سوى صاحب اصلى صدقه دهد، اگر غیبت دیگران را کرده از آن ها حلالیت بطلبد و پس از آن استغفار نماید.

زمنجلاب هوس گر برون نهى قدمى *** نزول در حرم کبریا توانى کرد

اگر ز هستى خود بگذرى یقین مى دان *** که عرش و فلک زیر پا توانى کرد


صفحه 20


پشیمانى از گناه، آغازى براى جبران گناهان است و به قول صائب، شاعر نامدار:

 

ابر رحمت را کند اشک ندامت مایه دار *** آبروى عفو در شرمندگى پوشیده است

 

خداوند در قرآن کریم مى فرماید:

 

} وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَل مُسَمًّى وَیُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْل فَضْلَهُ...{ .(1)

«از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید ]تا این که[ شما را با بهره مندى نیکویى تا زمانى معین بهره مند سازد و به هر شایسته نعمتى، از کرم خود عطا کند...»

3 ـ اخلاص در نیت

اخلاص شرط اساسى در تمامى عبادات است، هرکس عبادتى را براى خودنمایى و ریا و یا دستیابى به امور مادى و دنیایى انجام دهد، از آن عمل هرگز بهره و نصیبى نخواهد برد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ هود : 3


صفحه 21


این اصل مهم به اندازه اى کارساز و تعیین کننده است که اگر رزمنده و جهادگرى در میدان نبرد شرکت کند و هدفش دستیابى به غنایم جنگى و یا چیره شدن و انتقام گیرى از دشمن باشد و در این راه کشته شود، شهید به حساب نمى آید.

رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«إِنَّمَا الاَْعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ».(1)

«جز این نیست که اعمال به نیت ها است.»

 

در حدیثى دیگر فرمود:

 

«اِذا عَمِلْتَ عَمَلاً فَاعْمَلْ للهِ خالِصاً، لانَّهُ لا یَقْبَلُ مِنْ عِبادِهِ الأَعْمالَ إلاّ ما کانَ خالِصاً».(2)

«هرگاه کارى را انجام دادى، آن را تنها براى خدا انجام ده; زیرا خداوند تنها اعمال خالص را از بندگان خود مى پذیرد.»

 

پس بر سالکان این طریق است که با نیتى پاک و خالص در سرزمین وحى گام نهند، دل به غیر خدا نبندند و در انجام اعمال جز قرب و نزدیکى به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کنزالعمال، ج7272; صحیح مسلم، ج6، ص46

2 ـ بحارالانوار، ج77، ص103


صفحه 22


حق تعالى چیز دیگرى را نخواهند و درنظر نگیرند. امیرمؤمنان على(علیه السلام)فرمود:

 

«کَیْفَ یَسْتَطیعُ الإخْلاصَ مَنْ یَغْلِبُهُ الْهَوى».(1)

«آن کس که هوى و هوس بر وى چیره، چگونه مى تواند اخلاص داشته باشد؟»

 

حاجیان باید سفر را با مبارزه با نفس آغاز کنند و پس از غلبه بر آن، قصد کوى دوست کرده، با تمام وجود به سوى او روند، در چنین حالى است که به همه چیز خواهند رسید.

امام عسکرى(علیه السلام) فرمود:

 

«لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْیا کُلَّها لُقْمَةً واحِدَةً و لَقَّمْتُها مَنْ یَعْبُدُ اللهَ خالِصاً لَرَأَیْتُ اَنّی مُقَصِّرٌ فی حَقِّهِ».(2)

«اگر همه دنیا را یک لقمه کرده، در دهان کسى گذارم که خدا را از روى اخلاص پرستش و عبادت کند، باز مى بینم که در حق او کوتاهى کرده ام!»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ غررالحکم، ح6977

2 ـ بحارالانوار، ج70، ص245، ح19


صفحه 23


4 ـ زاد و توشه حلال

بر حاجى است که هزینه سفر و زاد و توشه خود را از مال حلال برگیرد تا توفیق عبادت پیدا کند و بتواند در بهترین اماکن روى کره زمین، شیرینى مناجات با خدا را لمس و از عبادات خود لذّت ببرد.

خداوند در قرآن کریم، به رسولان خود این چنین دستور مى دهد:

 

} یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ{ .(1)

«اى رسولان، از چیزهاى پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آن چه انجام مى دهید دانا هستم.»

 

و در آیه اى دیگر خطاب به مؤمنان مى فرماید:

 

} یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ{ .(2)

«اى کسانى که ایمان آورده اید، از نعمت هاى پاک و پاکیزه اى که روزى شما کرده ایم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مؤمنون : 51

2 ـ بقره : 172


صفحه 24


بخورید و خدا را شکر کنید، اگر تنها او را مى پرستید.»

 

استفاده از زاد و توشه حلال و بهره گیرى از نعمت هاى پاک، وظیفه رسولان و همه مؤمنان و دلباختگان به خداوند است. و آن ها که اموالشان را از راه حرام و یا شبهه ناک به دست آورده اند، باید پیش از سفر، دارایى خود را تزکیه کنند، خمس و زکات و ردّ مظالم و دیگر حقوق مردم را به صاحبان اصلى آن بپردازند، سپس لباس احرام بپوشند وگرنه، در میقات پذیرفته نمى شوند و هرگز در حریم کبریایى حق وارد نخواهند شد، گرچه به صورت ظاهر جسم آنان در چنین اماکن مقدسى در گردش باشد.

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

 

«لا یَقْبَلُ اللهُ عَزَّ وَ جَلّ حَجّاً وَ لا عُمْرَةً مِنْ مالِ حَرام».(1)

«خداوند حجوعمره بامال حرام را نمى پذیرد.»

 

و در روایتى دیگر فرمود:

 

«مَنْ أَصَابَ مَالا مِنْ أَرْبَع لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ فِی أَرْبَع:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار، ج96، ص120


صفحه 25


مَنْ أَصَابَ مَالا مِنْ غُلُول أَوْ رِبًا أَوْ خِیَانَة أَوْ سَرِقَة لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ فِی زَکَاة وَ لا فِی صَدَقَة وَ لا فِی حَجّ وَ لا فِی عُمْرَة».(1)

«کسى که از چهار طریق مالى به دست آورد، هزینه کردن آن درآمد، در چهار چیز پذیرفته نمى شود:

کسى که مالى را از راه فریب، ربا، خیانت و یا سرقت به دست آورد و با آن زکات یا صدقه دهد و یا به حج و عمره رود، خداوند از او نمى پذیرد.»

 

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز فرمود:

هنگامى که مردى با مال حرام به حج مى رود و ]در میقات[ مى گوید:

 

«لَبَّیْک، اَللَّهُمَّ لَبَّیْک...»;

«به فرمانبردارى ایستاده ام، بارخدایا! در اطاعت و خدمت تو هستم».

 

خداوند در پاسخ به او مى فرماید:

 

«لا لَبَّیکَ وَلا سَعْدَیکِ، حَتّى تَرُدَّ ما فِی یَدَیْکَ»;(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امالى صدوق، ص442

2 ـ هدایة السالک، ج1، ص136


صفحه 26


«نه، به فرمانبردارى نایستاده اى و در اطاعت و خدمت نیستى، تا آن که هرچه در اختیار و در دست تو  است، به صاحبان آن بازگردانى.»

 

و در حدیثى دیگر فرمود:

 

«... و حَجُّکَ مَرْدُودٌ إِلَیْکَ».

«حج تو، به تو برگردانده مى شود.»(1)

 

احمد بن حنبل در اشعارى که منسوب به او است مى گوید:

 

إذا حَجَجْتَ بِمال اَصْلُهُ سُحْتُ *** فما حَجَجْتَ ولکن حَجَّتِ الْعِیرُ

لا یَقْبَلُ الله إلاّ کُلَّ طَیّبة *** ما کُلُّ مَن حَجَّ بیتَ الله مَبرُورٌ(2)

«با مالى حج گزاردى که اصل آن حرام است، پس تو حج انجام نداده اى، بلکه حیوانى حج گزارده است.

خداوند جز پاک را نپذیرد، این گونه نیست که هرکس حج خانه خدا کند، حج او مبرور و پذیرفته باشد.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ همان.

2 ـ همان، ص137


صفحه 27


5 ـ خداحافظى و حلالیت طلبى

حاجى هرگاه تصمیم مى گیرد به حج مشرف شود، براساس توصیه امام صادق(علیه السلام)، شایسته است آن را به اطلاع برادران دینى خود برساند. آن حضرت به نقل از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«حَقٌّ عَلَى الْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ یُعْلِمَ إِخْوَانَهُ وَ حَقٌّ عَلَى إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ یَأْتُوهُ».(1)

«مسلمانى که قصد مسافرت دارد، شایسته است برادران خویش را آگاه سازد، بر برادران او نیز لازم است هنگام بازگشت به دیدن وى بیایند.»

 

انجام این دستورالعمل مى تواند ثمرات و برکات فراوانى را به دنبال داشته باشد; یکى از این برکات، زدودن تیرگى ها و کدورت ها از دل انسان ها است.

افراد بشر به دلیل اجتماعى بودن، در زندگى شخصى و اجتماعى خود گرفتار تضادها و مشکلاتى مى شوند که درنتیجه رنجش و نارضایتى دیگران را به دنبال دارد، همسر، فرزندان، برادران و خواهران،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص448، ح15227


صفحه 28


همسایگان، همکاران، مردم کوچه و بازار و... .

اگر به یکى از این کسان ظلمى روا داشته، غیبتى کرده، حقوقى از آنان پایمال نموده، روابط غیرصمیمانه با آنان داشته، ناسزا و دشنامى به آن ها داده و... لازم است پیش از سفر به عنوان خداحافظى نزد آنان رفته، حلالیت بطلبد و به آن ها بگوید، من عازم سفر خانه خدا هستم و از آن جا که در این سفر میهمان خداوندم و او از راز و درون من باخبر است، نمى خواهم با دل آلوده به کینه و کدورت در محضر او حضور یابم. من در این سفر براى شما دعا مى کنم، شما نیز اگر حقى به گردن من دارید، مرا حلال کنید. به یقین چنین برخوردى عاطفه طرف مقابل را تحریک نموده، اشک از دیدگانش جارى مى شود و رضایت مى دهد و فضایى کاملاً معنوى و الهى را بر زندگى حاجى و
دیگران حاکم مى سازد. و پس از آن زمینه براى بهره گیرى هرچه بیشتر از حج فراهم مى شود; زیرا حاجى تصمیم گرفته است تا در این سفر، قلب خود را لبریز از محبت خدا کند. اگر بخشى از قلب را کدورت و کینه نسبت به مردم پر کرده باشد، تنها بخش خالى آن ظرفیت خواهد داشت و اگر آن ظرفیت پرشده از کینه، خالى شود به یقین جاى بیشترى براى ذخیره معرفت و عشق به حق فراهم مى آید.


صفحه 29


در این جا توجه به این نکته مهم نیز ضرورى است که در بسیارى اوقات شیطان مانع ایجاد کرده، انسان را وسوسه مى کند که اگر نزد دیگران بروم و این حرکت را آغاز کنم، ممکن است باعث حقارت و کوچکى من شود و همین وساوس شیطانى انسان را از دستیابى به یک نعمت بزرگ محروم سازد.

خودشکنى و پرهیز از کبر و غرور زمینه پاکى از گناه  و آمرزش را فراهم مى آورد و اگر حاجى خودشکنى را پیش از سفر آغاز نکند، بهره لازم را نخواهد برد.

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:

 

«کَانَ أَبِی یَقُولُ:

مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَیْتَ حَاجّاً أَوْ مُعْتَمِراً مُبَرَّأً مِنَ الْکِبْرِ رَجَعَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَهَیْئَةِ یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».(1)

«پدرم امام باقر(علیه السلام) پیوسته مى فرمود:

کسى که براى حج یا عمره قصد این خانه کند، در حالى که از کبر و خودپسندى برى و دور باشد، همانند روزى که از مادر متولد گردیده، از گناهان پاک مى شود.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص252، ح2


صفحه 30


بنابراین، بر حاجى لازم است از اقوام و دوستان و همسایگان و همکاران حلالیت بخواهد و سپس عازم دیار نور شود.

6 ـ آگاهى کامل

آشنایى با اهداف حج، موجب مى شود تا حاجى براى دستیابى به آنها، معلومات و دانستنى هاى مورد نیاز این سفر را به خوبى فراگیرد و با آگاهى کامل در این مسیر قدم بگذارد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در سخنرانى مهم روز غدیر از
مردم خواستند تا با آگاهى و بصیرت کامل به
حج روند و از این اماکن مقدس جز با توبه و رها شدن از گناه بازنگردند; (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله) فِی خُطْبَتِهِ
فِی الْغَدِیرِ:
 مَعَاشِرَ النَّاسِ! حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمَالِ
الدِّینِ وَالتَّفَقُّهِ وَلا تَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشَاهِدِ إِلاّ بِتَوْبَة وَ إِقْلاع).
(1)

 

برخى از اهداف حج که در روایات آمده است عبارتند از:

* رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

طواف خانه خدا و سعى میان صفا و مروه و رمى

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الحج و العمره فی القُرآن و السنه، ص257، ح718


صفحه 31


جمرات، براى برپایى و اقامه یاد خدا وضع شده است.(1)

* على(علیه السلام) فرمود:

... خداوند حج را نشانه تواضع مردم دربرابر عظمت خود و... پرچم افراشته اسلام و پناهگاه امن پناه جویان قرار داده است.(2)

* و نیز فرمود:

... خداوند حج را وسیله دستیابى به رحمت خود و رسیدن به بهشت و موجب آمرزش و امتحان مردم، و زدودن کبر از دل ها و ایجاد تواضع و فروتنى در درون جان آنان، قرار داد.(3)

* امام رضا(علیه السلام) بخشى از فلسفه حج را، جداشدن از سنگدلى، خسّت و زبونى نفس، ناامیدى، بازداشتن نفس از فساد و بازیابى حقوق شمرده اند.(4)

* و امام صادق(علیه السلام) آن را براى شناخت بیشتر مسلمانان از یکدیگر، بهره گیرى هاى تجارى، شناخت نشانه ها و آثار رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دانسته اند و... .(5)

آیا این اهداف تنها با دانستن احکام و مناسک حج

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سنن ابى داوود، ج2، ص179، ح188

2 ـ نهج البلاغه: خطبه1

3 ـ کافى، ج4، ص199، ح2

4 ـ علل الشرایع: 404

5 ـ علل الشرایع: 405


صفحه 32


قابل دستیابى است؟ هرگز!

از این رو حاجى باید از ماه ها پیش از حج، با مطالعه کتب و یک سلسله تمرینات جسمى و روحى، خود را براى دستیابى به این اهداف آماده نماید و تنها به شرکت در چند جلسه محدود که معمولاً کاروان ها برگزار مى کنند بسنده نکند.

امام صادق(علیه السلام) به عیسى بن أبى منصور فرمود:

 

«یَا عِیسَى إِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَرَاکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَا بَیْنَ الْحَجِّ إِلَى الْحَجِّ وَ أَنْتَ تَتَهَیَّأُ لِلْحَجِّ».(1)

«اى عیسى، من دوست مى دارم که خداوند عزوجل در فاصله بین دو حج، تو را در حال آماده شدن براى حج بعد ببیند.»

 

برخى از اطلاعات مورد نیاز و ضرورى این سفر عبارتند از:

1 ـ احکام عمومى از قبیل وضو، غسل، تیمم، طهارات، نجاسات و... ;

2 ـ مناسک حج;

3 ـ اسرار و معارف حج;

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص281،ح1


صفحه 33


4 ـ تاریخ اسلام;

5 ـ شناخت اماکن و آثار اسلامى موجود در حرمین شریفین;

6 ـ آداب و اخلاق سفر حج;

7 ـ آداب معاشرت با هموطنان و نیز دیگر مسلمانان شرکت کننده در حج;

8 ـ آشنایى با پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) و سیره علمى و عملى آنان;

9 ـ آشنایى با عقاید تشیع، به منظور معرفى مذهب و فرهنگ اهل بیت به دیگران;

10 ـ شناخت مفهوم زیارت، آداب سخن گفتن با پیامبر و ائمه، مضامین زیارتنامه ها و... .

11 ـ آشنایى با مذاهب اسلامى، اعتقادات و مسائل فقهى آن ها، براى پیشگیرى از هرگونه برخورد و ایجاد تفرقه در صفوف مسلمانان;

12 ـ تسلط به یکى از زبان هاى زنده دنیا و مهم ترین  آن ها زبان عربى، براى ایجاد ارتباط با دیگر مسلمانان;

13 ـ دستیابى به آگاهى هاى بهداشتى و اجرایى;

14 ـ شناخت کشور عربستان و قوانین و مقررات حاکم بر آن کشور;

حال براى فراگیرى مطالب مربوط به محورهاى


صفحه 34


فوق، چه مقدار زمان نیاز است؟ و چه تعداد کتاب باید مطالعه شود؟ و چند کلاس آموزشى باید تشکیل گردد؟ تا حاجى از هرجهت توجیه شود، سپس رهسپار حرمین شریفین گردد؟!(1)

7 ـ فراگیرى احکام و مناسک حج

در میان مجموعه اطلاعات مورد نیازى که ذکر شد، فراگیرى مناسک حج از اهمیت ویژه اى برخوردار است و حاجى باید آن را به طور دقیق بیاموزد و به کار بندد; زیرا صحت و درستى عمل یکى از شروط قبولى آن است.

مسائل و فروعات حج نیز به حدى زیاد است که زراره (از اصحاب امام صادق(علیه السلام)) مى گوید:

 

«قُلْتُ لاَِبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) : جَعَلَنِیَ اللَّهُ
فِدَاکَ أَسْأَلُکَ فِی الْحَجِّ مُنْذُ أَرْبَعِینَ عَاماً فَتُفْتِینِی فَقَالَ یَا زُرَارَةُ بَیْتٌ یُحَجُّ قَبْلَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ خوشبختانه در سال هاى اخیر توسط بعثه مقام معظم رهبرى و سایر علما و اندیشمندان، گام هاى مؤثرى در این زمینه برداشته شده، کتب، مجلات، فیلم و دیگر ابزار آموزشى مورد نیاز تا حد زیادى فراهم آمده که حاجیان عزیز باید به موقع آن ها را تهیه نمایند و بهره ببرند و پیش از سفر، خود را کاملاً آماده نمایند.


صفحه 35


آدَمَ(علیه السلام)بِأَلْفَیْ عَام تُرِیدُ أَنْ تَفْنَى مَسَائِلُهُ فِی
أَرْبَعِینَ عَاماً».
(1)

«به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم، فداى شما شوم، حدود چهل سال است که درباره حج از شما مى پرسم و شما پاسخ مى دهید و فتواى خویش را بیان مى فرمایید. امام(علیه السلام) فرمود: اى زراره، خانه اى که بیش از دوهزار سال، قبل از پیدایش آدم(علیه السلام) حج گزارده مى شد، مى خواهى در چهل سال مسائل آن پایان پذیرد؟»

هرچه حاجى در زمینه اعمال و مناسک حج آگاه تر باشد، ضمن انجام درست اعمال، بیشتر ذهن خود را به سوى اسرار و معارف هریک از اعمال حج معطوف داشته، بهره معنوى بیشترى مى برد. برخى از حاجیان در میقات، به جاى ریختن اشک و توجه بیشتر به حضرت حق و انابه و توبه و راهیابى به حضور صاحب خانه، در وسوسه درست تلفظ کردن نیت گیر مى کنند و از آن همه زیبایى و عشق محروم مى مانند و حال آن که فقها همگى فتوا داده و مى دهند که نیت لازم نیست بر زبان جارى شود و همان مرور به قلب و فکر کافى است.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص519


صفحه 36


«تَعَلَّمُوا مناسِکَکُم، فَاِنَّها مِنْ دِینِکُمْ».(1)

«مناسک حج خود را فراگیرید که آن، بخشى از دین شما است.»

 

البته اهمیت فراگیرى مناسک حج، نباید موجب دلهره و اضطراب حاجى شود; زیرا چگونگى انجام درست آن، معادله پیچیده اى نیست که نتوان به راحتى حل کرد، فقط دقت عمل لازم دارد، همانند راننده اى که به قصد رسیدن به مکان خاصى حرکت مى کند، اگر فرمان را درست در دست نگیرد و یک مرتبه به سمت راست و چپ بپیچد، از مسیر خود منحرف خواهد شد، حاجى نیز در چگونگى عمل اگر دقت لازم را داشته باشد، مشکلى براى او پیش نخواهد آمد.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آنگاه که به حج مشرف مى شد، در هر فرصتى چگونگى انجام مناسک را به مردم مى آموخت. ابن عمر گوید:

 

«کانَ رَسُولُ الله(صلى الله علیه وآله) اذا کان قَبْلَ التَّرْویَةِ بِیَوْم، خَطِبَ النّاسَ فَأَخْبَرَهُمْ بِمَناسِکِهِمْ».(2)

«رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیوسته یک روز پیش از ترویه، براى مردم خطبه مى خواند و مناسکشان را به آن ها مى آموخت.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تاریخ دمشق، ج26، ص211

2 ـ الحج و العمرة فی الکتاب و السنه: ص246، ح680


صفحه 37


8 ـ تأمین مخارج خانواده

سفر حج به لحاظ معنوى و دینى بودن آن، نه تنها در روحیه حج گزار تأثیر مى گزارد، بلکه از جنبه روحى و اخلاقى، براى خانواده و نزدیکان وى نیز برکات فراوانى را به دنبال خواهد داشت. از این رو براى این که از این تأثیر شگرف در اطرافیان کاسته نشود، باید حاجى به کلیه مسائل جانبى خود توجه کند. یکى از این مسائل، تأمین نیازمندى هاى خانواده است; به شکلى که پس از رفتن وى به حرمین شریفین، آن ها دچار مشکلات شدید نگردند . هر مسلمانى زمانى مستطیع خواهد بود که بتواند علاوه بر هزینه سفر، زندگى افراد تحت تکفل خود را تأمین کند و پس از مراجعت نیز گرفتار فقر و تهیدستى نگردد.

امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سؤال کننده اى که مراد از «سبیل» در آیه شریفه } وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً{(1) را پرسید، فرمود:

 

«... السَّعَةُ فِی الْمَالِ إِذَا کَانَ یَحُجُّ بِبَعْض وَ یُبْقِی بَعْضاً لِقُوتِ عِیَالِهِ».(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ آل عمران : 97

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص37، ح14181


صفحه 38


«وسعت در مال، به اندازه اى که با بخشى از آن حج انجام دهد و بخشى را براى خوراک خانواده اش باقى بگذارد.»

 

در حدیث دیگرى نیز امام صادق(علیه السلام) فرمود: حج خانه خدا بر کسى که راهى به سوى او بیابد واجب است و راه همان داشتن هزینه سفر، مرکب، همراه با سلامتى بدن است و نیز بخشى که براى خانواده خود به جاى مى گذارد و بخشى نیز براى تأمین هزینه هاى زندگى پس از بازگشت از حج.

مرحوم صاحب جواهر(رحمه الله)نیزچهارمین شرط از شرایط استطاعت را، داشتن امکانات مالى به اندازه نیازهاى سفر و تأمین نیازمندى هاى خانواده دانسته، مى گوید:

 

«فلو قصر ماله عن ذلک لم یجب علیه الحج بلا خلاف أجده، بل ربما ظهر من بعضهم الإجماع علیه، للأصل و عدم تحقق الإستطاعة بدونه».(1)

«پس اگر کسى مالى که دارد، کمتر از آن است که بتواند هزینه افراد تحت تکفل خود را بپردازد، حج بر او واجب نیست، قول خلافى نیز من در آن نیافتم، بلکه از اظهارات برخى

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ جواهرالکلام، ج17، ص273


صفحه 39


از فقها اجماع بر این مطلب فهمیده مى شود، به مقتضاى اصل، و تحقق نیافتن استطاعت بدون داشتن آن.»

 

لذا عزیزان حج گزار به این نکته توجه نموده، به شکلى عمل کنند که در نبود آن ها، به بازماندگانشان سخت نگذرد و این دوران را یکى از شیرین ترین لحظه هاى زندگى خود به حساب آورند. نکته جالب دیگر این که، قبل از حرکت مناسب است حاجى افراد خانواده خود را جمع نموده، آنان را به خانه دعوت کند و پس از محبّت به آن ها و خواندن دعا، در یک فضاى کاملاً صمیمى و معنوى از آنان خداحافظى کرده، عازم سفر حج شود.

برید بن معاویه عجلى گوید: امام باقر(علیه السلام) هرگاه تصمیم رفتن به حج را داشتند، خانواده خویش را در خانه جمع نموده، این گونه دعا مى کردند:

 

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ الْغَدَاةَ نَفْسِی وَ مَالِی وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی الشَّاهِدَ مِنَّا وَ الْغَائِبَ، اَللَّهُمَّ احْفَظْنَا وَ احْفَظْ عَلَیْنَا، اَللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِی جِوَارِکَ، اَللَّهُمَّ لا تَسْلُبْنَا نِعْمَتَکَ وَ لا تُغَیِّرْ مَا بِنَا مِنْ عَافِیَتِکَ وَ فَضْلِکَ».(1)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص380، ح15065


صفحه 40


«بارخدایا! همانا من ]از[ فردا، خود و مال و خانواده و فرزندانم، چه آنان که نزد من اند و چه آنان که نیستند، همه را به تو مى سپارم. پروردگارا! در کنار خود ما را قرار ده، نعمت هایت را از ما نگیر و آن چه از سلامتى و فضل تو در اختیار ما است آن را تغییر مده.»

 

همچنین مستحب است مسافر پیش از سفر، خانواده خود را جمع نموده، دو رکعت نماز بخواند و بگوید:

 

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی وَ أَمَانَتِی وَ خَاتِمَةَ عَمَلى».(1)

«بارخدایا! همانا من خود، خانواده، مال و فرزندانم و دنیا و آخرتم، و أمانت و پایان کارم را به تو مى سپارم.»

9 ـ انتخاب مدیر

در زندگى جمعى مشکلات کمتر وجود دارد و در صورت بروز آن نیز با همکارى دیگر همسفران مشکلات راحت تر حل و مرتفع مى گردد. خوشبختانه در سفر حج و عمره، مردم به صورت کاروانى حرکت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص379، ح15064


صفحه 41


مى کنند و درنتیجه با مشکلات تنها سفر کردن روبه رو نیستند. لیکن مسافرت هاى جمعى نیز مشکلات مخصوص به خود را دارد که پیشوایان اسلام براى رفع آن راه حل هاى زیبا و مناسبى را ارائه داده اند.

از جمله این راه حل ها، انتخاب یک نفر به عنوان مسؤول و مدیر اجرایى سفر است تا در لحظات تصمیم گیرى دچار تردید و دودلى نشوند، اختلافات تشدید نگردد و بتوانند به راحتى تصمیم گیرى نموده، به اهداف سفر نائل شوند.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«إذا خَرَجَ ثَلاثَةٌ فی سَفَر، فَلْیُؤَمِّروا اَحَدَهُمْ».(1)

«هنگامى که سه نفر با یکدیگر به قصد مسافرت خارج مى شوند، باید یک نفر را از میان خود، به سرپرستى برگزینند».

 

اصحاب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز چنین عمل مى کردند و درباره فرد منتخب مى گفتند: این سرپرستى است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله)تعیین کرده است.(2)

نافع مى گوید : در سفرى که با ابى سلمه و تنى چند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سنن ابى داوود، ج3، ص36، ح2608

2 ـ محجة البیضاء، ج4، ص58


صفحه 42


همراه بودیم به ابى سلمه گفتم: امیر ما در این سفر تویى.(1)

از عبدالله مروزى نیز نقل شده که ابوعلى الرِّباطى در سفرى با او همراه شد. عبدالله به او گفت: تو فرمانده مى شوى یا من؟

ابوعلى گفت: تو فرمانده باش.

از آن پس عبدالله توشه سفر خود و ابوعلى را بر دوش حمل مى کرد تا آن که شبى باران در گرفت
و عبدالله در تمام شب بالاى سر رفیق و همراهش
ایستاد و عبایى را روى سر او گرفت تا باران روى او نریزد.

ابوعلى بارها گفت: براى خدا، براى خدا، این کار را نکن و عبدالله پاسخ مى داد: مگر نگفتى فرماندهى قطعاً از آن تو است؟ پس از گفته خود برنگرد و مرا مجبور مکن. ابوعلى گوید:

دوست مى داشتم مى مردم و به او نمى گفتم تو امیر باش.(2)

انتخاب فردى بااخلاق، مدبّر، باحوصله و پرکار براى مدیریت و اداره کارها در طول سفر، در مراحل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سنن ابى داوود، ج3، ص36، ح2609

2 ـ محجة البیضاء، ج4، ص59


صفحه 43


مختلف از جمله: زمان حرکت، تقسیم اتاق ها، کیفیت
پخت و تقسیم غذا، و برنامه ریزى براى کارهاى دیگر تا بازگشت بهوطن مى تواند از مشکلات و درگیریها و نزاع هاى احتمالى جلوگیرى کند و سفر را براى مسافران شیرین سازد.

فرد منتخب نیز باید خود را خدمتگزار مردم بداند و با تمام وجود در خدمت زائران باشد.

پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود:

 

«سیِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِی السَّفَرِ».(1)

«بزرگ هر گروهى در سفر، خدمتگزار آن ها است».

10 ـ انتخاب همراه

از توصیه هاى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت آن حضرت(علیهم السلام) به مسافران این است که تنها به
مسافرت نروند و پیش از سفر براى خود همراهى انتخاب کنند تا آن ها را در لحظات حساس سفر یارى داده، از خستگى و تنهایى به در آیند و مددکار یکدیگر باشند.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ محجة البیضاء، ج4، ص61


صفحه 44


«الرَّفِیقَ ثُمَّ السَّفَرَ».(1)

«اوّل ]انتخاب[ رفیق و همراه، سپس مسافرت.»

 

امام کاظم(علیه السلام) فرمود:

از وصایاى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به على بن ابى طالب(علیه السلام)یکى این بود:

 

«لا تَخْرُجْ فِی سَفَر وَحْدَکَ، فَإِنَّ الشَّیْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ، وَ هُوَ مِنَ الاِثْنَیْنِ أَبْعَدُ...».(2)

«به تنهایى مسافرت مکن; زیرا شیطان همراه فرد تنها است و او از دو نفر دورتر است.»

 

در حدیث دیگرى آمده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) سه نفر را لعنت کرده است:

 

«الاْکِلَ زَادَهُ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِی بَیْت وَحْدَهُ وَ الرَّاکِبَ فِی الْفَلاةِ وَحْدَهُ».(3)

«کسى که تنها غذا بخورد، و آن کس که تنها در خانه اى بخوابد و کسى که در دشت به تنهایى سفر کند.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص408، ح15123

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص410، ح15127

3 ـ همان: ح15129


صفحه 45


همچنین از اسماعیل بن جابر نقل شده که گوید:

در مکه خدمت امام صادق(علیه السلام) بودم، که مردى از اهالى مدینه وارد شد.

حضرت از وى سؤال فرمود: چه کسى همراه تو بود؟

پاسخ داد: هیچ کس همراه من نبود!

امام صادق(علیه السلام) فرمود: اگر همراهى مى داشتى من ادب تو را مى ستودم، سپس فرمود: یک نفر شیطان است، دونفر نیز شیطانند و سه نفر همراه و چهارنفر رفیقان اند.

از مجموع این روایات به خوبى مى توان فهمید که پیشوایان دینى، مردم را از تنها سفر کردن منع و آنان را به مسافرت دسته جمعى ترغیب نموده اند . بدیهى است آن کس که براساس ضرورت، گاهى مجبور مى شود تنها غذا بخورد یا در خانه اى تنها بخوابد و یا تنها سفر کند، هرگز مورد لعن قرار نمى گیرد. بلکه تنها کسانى که مى توانند و چنین نمى کنند مخاطبین روایت اند.

اگر نگاهى گذرا به مسافرت در گذشته داشته باشیم، به خوبى مفهوم این توصیه ها را درک مى کنیم; زیرا درگذشته عوامل بسیارى; مانند بدى آب و هوا، نبود جاده هاى مناسب، ناامنى در جاده ها، نبود امکانات رفاهى و آب و غذا در طول مسیر، نبود مرکب مناسب


صفحه 46


و... جان مسافرانِ تنها را تهدید مى کرد، علاوه بر آن، ایجاد اضطراب و وحشت و درنهایت افسردگى، از دیگر نتایج سفرهاى فردى بود و پیشوایان معصوم براى پیشگیرى از این گونه عوارض، به مردم توصیه کرده اند که به تنهایى مسافرت نکنند.

11 ـ همراهان شایسته و هم شأن

انتخاب همسفران شایسته و هم شأن، یکى دیگر از آداب سفر است. کسانى که از نظر سلوک و خصوصیات رفتارى و سطح زندگى با یکدیگر همگون هستند، مناسب است در یک کاروان ثبت نام نموده و با هماهنگى مدیر کاروان، آن ها که با هم سنخیت بیشترى دارند در یک اتاق جاى گیرند.

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

 

«إِذَا صَحِبْتَ فَاصْحَبْ نَحْوَکَ، وَ لا تَصْحَبْ مَنْ یَکْفِیکَ فَإِنَّ ذَلِکَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ».(1)

«هنگامى که با کسى همراه و همسفر شدى، پس با مثل خودت همراه شو و با آن کس که زندگى تو را اداره مى کند همسفر مشو، که این کار موجب ذلت مؤمن است.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص412/15135


صفحه 47


همچنین براى این که حاجى در جمع همراهان تحقیر نشود نباید، با کسانى که براى او قدر و منزلتى قائل نیستند همسفر شود. على(علیه السلام) در این زمینه فرمود:

 

«لا تَصْحَبَنَّ فِی سَفَرِکَ مَنْ لا یَرَى لَکَ مِنَ الْفَضْلِ عَلَیْهِ کَمَا تَرَى لَهُ عَلَیْکَ».(1)

«با کسى که در تو فضیلتى نسبت به خود احساس نمى کند و تو نیز در او فضیلتى نسبت به خود نمى بینى در سفر همراه مشو.»

 

امام صادق(علیه السلام) نیز فرمود:

 

«إصْحَبْ مَنْ تَتَزَیَّنُ بِهِ وَ لا تَصْحَبْ مَنْ یَتَزَیَّنُ بِکَ».(2)

«با کسى همسفر شو که موجب افتخار و زینت تو باشد و با آن کس که تو باعث افتخار او باشى همراهى مکن.»

 

فردى به نام شهاب بن عبدربّه گوید:

به امام صادق(علیه السلام) گفتم:

شما از حال من آگاهید و دست و دل بازى و بذل و بخششم را نسبت به برادران دینى ام مى دانید، آیا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کافى، ج4، ص286

2 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص412، ح15133


صفحه 48


مى توانم با بعضى از آن ها در راه مکه همراه شوم و به آنان بذل و بخشش کنم؟ حضرت فرمود:

اى شهاب، چنین مکن. اگر تو آن چه دارى بر آنان ببخشایى و آنان نیز در هزینه کردن زیاده روى کنند، به آنان ستم کرده اى، و ]اگر تو ببخشایى [و آنان از خرج کردن خوددارى کنند، آن ها را ذلیل کرده اى، پس با امثال خود همسفر شو.(1)

حسین بن ابى العلا نیز گوید:

همراه با بیست و چند نفر مرد به طرف مکه حرکت کردیم، در میان راه، در هر منزلى گوسفندى براى آنان قربانى مى کردم، پس زمانى که به محضر امام صادق(علیه السلام)شرفیاب شدم، آن حضرت خطاب به من فرمود:

اى حسین، مؤمنان را خوار و ذلیل مى کنى؟

گفتم: از چنین کارى به خداوند پناه مى برم!

حضرت فرمود: به من خبر رسیده است که در هر منزلى براى آنان گوسفندى کشته اى!

گفتم: قصدى جز خدا نداشتم.

حضرت فرمود: آیا ندانستى که در میان همراهان تو کسانى هستند که دوست دارند مانند تو عمل کنند، لیکن به دلیل نداشتن توانایى مالى، نمى توانند و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص413، ح15137


صفحه 49


درنتیجه احساس کوچکى و حقارت مى کنند؟

گفتم: از خداوند طلب مغفرت مى کنم و از این پس چنین نخواهم کرد.(1)

رعایت این نکته اخلاقى باعث مى شود که افراد کاروان و همسفران، از چشموهم چشمى و ایجاد تنش هاى روحى و اخلاقى پرهیز نموده، در محیطى سالم و آرام به سر ببرند و بیشتر به دنبال کسب معرفت و بهره معنوى باشند.

12 ـ مشوّقان خوبى ها

در سفر حج، دوستانِ دیندار و عاشقِ خداوند، در ترغیب و تشویق همراهان به عبادت و بهرهورى بیشتر از سفر، سهم مؤثر و به سزایى دارند. گاهى شیطان حاجیان را وسوسه نموده، به خواب و استراحتِ بیشتر فرامى خواند، لیکن دوست صمیمى و دیندار، با رفتار و گفتار خوبِ خود، همسفران را به حرکت واداشته، شیطان را در دستیابى به اهداف خود ناکام مى کند.

از این رو، در روایات به مؤمنان توصیه شده تا دوستانى را براى خود برگزینند که آنان را در انجام کارهاى مربوط به آخرت یار و یاور باشند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وسائل الشیعه، ج11، ص415، ح15142


صفحه 50


رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:

بهترین برادرت کسى است که تو را به پیروى از خدا کمک نموده، از نافرمانى او بازدارد و تو را به خشنود ساختن او وادار کند.(1)

على(علیه السلام) نیز فرمود:

بهترین برادرات کسى است که به سوى خیر شتاب کند و تو را نیز به دنبال خود بکشد و تو را به نیکى فرمان دهد و بر انجام آن یاریت رساند.(2)

بنابراین، سزاوار است حاجى همسفران خود را به حضور در حرمین شریفین و خواندن قرآن و نماز و دعاونیزکمکویارى همسفرانودیگر امور خیر تشویق نموده، خود نیز در انجام این کارها پیشقدم گردد.

13 ـ وصیت

یکى دیگر از مستحبات سفر، وصیت کردن پیش از رفتن به مسافرت است، سفر همیشه با خطر همراه بوده و هست، در گذشته راه هاى طولانى و ناهموار، دزدان مسلح، نبود امکانات غذایى و بهداشتى، ناامن بودن راه ها و امثال آن، موجب مى شد که تعدادى از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ المحبة فی الکتاب و السنه، ص109، ح462

2 ـ همان: 110، ص478

  بازگشت به صفحه قبل

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۱